صفحه نخست > دیدگاه > اگر کرزی صاحب به فساد دست داشته باشد باز....؟

اگر کرزی صاحب به فساد دست داشته باشد باز....؟

نويسنده: مختار پدرام
سه شنبه 3 جولای 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

یک وقت ذبیح الله عصمتی که ریاست اداره مبارزه با فساد اداری را به عهده داشت، در ارزیابی های که روی ادارات افغانستان انجام داده بود، بیشترین موارد فساد را در ارگان های قضای کشور عنوان کرده بود. آن روز ها برای این که دولت افغانستان، مردم افغانستان و جامعه جهانی، ضربه ای سنگین این مرض نا علاج را احساس نمی توانست واز طرفی هم خیلی از مواردی که بعد از آن آشکار شد، پوشیده نگهداشته می شد، به این مسایل توجه چندان صورت نمی گرفت. هر چند حالا هم زود است که ما بگوییم مقامات داخلی و خارجی به این مساله توجه کرده اند.

راست گپ این است که قضیه فساد اداری بعد از آمدن مافیای که در صدد از بین بردن تمام مافیاها در افغانستان بود و همواره این تلاش را دارد که میدان را برایش هموار سازد، برجسته تر شد و روی زبان رسانه ها و تمام جاهای دیگر قرار گرفت. عبدالجبار ثابت لوی سارنوال با اعلان جهاد علیه فساد اداری، آنهای را که غرق در این معاملات تجارتی غیر قانونی بودند، شوکه نمود.

اقدامات غیر منظم و یک مقدار احساساتی آقای ثابت که بیشتر رنگ سمتی و قومی داشت و از یک حرکت منظم و از قبل طرح شده حکایت دارد، هر چند معلوم نبود و تا هنوز هم به صورت شفاف روشن نشده، باعث شد که هم رسانه ها و هم سازمان های که ظاهراً بیرق مبارزه با فساد را در سطح جهانی در دست گرفته اند، به این مساله توجه نمایند که در افغانستان فساد اداری تا چه حد گسترده و وسیع است.

گزارش اختلاس شصت میلیون دالر فقط در یک اداره که از سوی ذبیح الله عصمتی بعد از تقررش به عنوان رییس شرکت هوایی آریانا به نشر رسید، ظاهراً تکان دهنده ترین مورد اختلاس بود که غوغا برپا کرد و بعد از آن جناب ثابت نیز به منظور عملی نمودن وعده ها و تعهدی که در ابتدای کارش نموده بود، آستین بالا زده و بی سرو سامان به ولایات افغانستان سفرهایش را آغاز کرد.

او نیز که فکر می کرد شاید بتواند با کارش می تواند جلو این افراد را بگیرد، و یا در جمع این دزدان ماهر و حرفوی بپیوندد در اولین اقدام بزرگش با یک هیأت بیست نفری به ولایت غربی هرات رفت تا بفهمد چرا شهر هرات نسبت به شهر و ولایات زاد گاهش پیشرفت قابل ملاحظه ای نموده است، و یا تمام افراد دولتی در این ولایت پولدار و سرمایه دار اند.

او که گمان می کرد می تواند در هرات موفقیت چشم گیری داشته باشد، به مجرد رسیدن دوباره اش به کابل بعد از این سفر، با یک واکنش غیر مترقبه بر خورد. سارنوال نظامی هرات که از غربال لوی سارنوال گذشته بود، اندکی بعد از خروج وی از هرات، در مهمانخانه ای که گفته می شود از لوی سارنوال نیز در آنجا پذیرایی صورت گرفته بود، با بوتل های شراب و زنانی چند، از سوی نیروهای امنیتی هرات بازداشت گردید.

پخش این خبر تکان دهنده و بازتاب گسترده ای آن از سوی تلویزیون طلوع آغاز ماجرای رو در رویی سارنوال ثابت با این رسانه نیز بود که بعد ها به کجا ها کشیده شد. این اخیر داستان نیست، لوی سارنوال در مدت خیلی کم اقدامهای خیلی جدی تری را روی دست گرفت و تا حدی که به مقامات بلند پایه تری دولتی دست دراز کرد و در این زمینه از پارلمان افغانستان خواهان کمک شد، بی خبر از این که پارلمان نیز لانه شر و فساد اداری دیگری است که بر سر راه پیشرفت و ترقی افغانستان سبز کرده است.

اما در این اواخر آصف ننگ از آدرس یک نهاد دولتی پای آقای کرزی را نیز پیش کشید و گفت که او هم در این فساد و نمیدانم چور و چپاول دست دارد، که بیچاره با این اقدامش راهی زندان شد. چقدر جالب است وقتی بلند پایه ترین مقام دولتی که عبارت از رییس جمهور باشد، به خاطر این که کسی از موارد سوء استفاده او از مقامش و یا هم شریک بودنش در مافیای مواد نفتی و یا هم مواد مخدر، چیزهای می گوید، باید به بند انداخته شود. هر چند زندانی شدن آقای ننگ تنها وابسته به این امر نبود و مساله جاسوسی وی نیز از مهمترین دلیل این اقدام امنیت ملی می باشد، اما در ابتدا حرفهای در مورد زندانی شدنش به خاطر افشای جرم آقای کرزی بود.... ؟

مهم این است که وقتی آقای کرزی این کارها را می کند، پس پشتیبانی مستقیم وی از لوی سارنوال چه معنا را داشته می تواند؟ آیا این شک و گمان را بیشتر نمی کند، که لوی سارنوال کشور به عنوان نماینده جناب کرزی در امر ترویج فساد اداری فعالیت می کند؟

درهر صورت، حالا می رسیم به این که در این دو روز کنفرانس بین المللی تحت عنوان حاکمیت قانون در افغانستان در رُم پایتخت ایتالیا با حضور رییس جمهور کرزی و لوی سارنوال و قاضی القضات جریان دارد. آنطور که از صحبت های سخن گوی نماینده ملل متحد در کابل معلوم است در این کنفرانس در مورد عدالت انتقالی که محاکمه جنایت کاران جنگی نیز یک بخشی از آن است، نیز گوشه ای از این کنفرانس خواهد بود. حالا مهم این است که در این کنفرانس که برای حاکمیت قانون در افغانستان راه حلی باید جستجو شود، واقعا چقدر به این مسایل پرداخته خواهد شد، و یا دست آورد این کنفرانس تا چه اندازه مفید خواهد بود؟

در این کنفرانس قرار است که روی چگونگی تقویه زیر ساخت های نهاد های قضای افغانستان بحث شود و قرار است که راه های برای تربیه افراد متخصص در این نهاد ها مشخص گردد. خوب گیریم این کار شد، و نهاد های قضایی ما از افراد متخصص و کاردان و با تجربه و نمی دانم هر آنچه در این خصوص رول دارد، پر شد، آیا تضمینی وجود دارد که این افراد متخصص و کاردان و با تجربه و مسلکی با پدیده وحشتناک بنام فساد اداری، که در بر گیرنده اختلاس و سوء استفاده از مقام است، کنار نیایند؟

آیا همه این ها مانند کسانی که امروزه نام شان در قطار لست سیاه اختلاس گران میلیون ها دالر از هزینه دولت که در واقع پول ملت و مردم افغانستان است، به این تجارت پر در آمد روی نخواهند آورد؟ این در حالی است که گزارش ها از ولایات جنوبی حاکی از آن که بیشتر باشنده گان ولایت جنگ زده هلمند به دلیل فساد اداری برای حل کدام مسایل حقوقی شان به محاکم طالبان مراجعه می کنند و تمام دعاوی شان را در محکمه های طالبان حل و فصل می کنند.

تعدادی از کارشناسان امور به این باور اند، که افغانستان خوب بلد است در کنفرانس های جهانی با میل تمام شرکت کند، و این را بلد نیست که این کنفرانس ها را تعقیب و مواردی که در این کنفرانس ها مطرح گردیده است را دنبال نمایند، تا باشد که نتیجه ای حد اقل را از این کنفرانس ها بدست آورد. بعضی ها هم به خود قوانین در افغانستان اشاره دارد، که ماده های قوانین معتبر افغانستان در یک تضاد آشکار با همدیگر است، و این مساله باعث شده که اقدام های نهادهای اجرایی و قضای و قانون گذار بیشتر از این که به نفع دولت و ملت واقع شود، بر عکس به ضرر دولت افغانستان و کشور تمام می شود.

مثلا پیچده بودن قانون اساسی در مورد صلاحیت های نهاد ها و ارگان ها دولتی در قبال مردم افغانستان. این که معلوم نیست به طور مثال آیا واقعاً داد گاه عالی افغانستان صلاحیت تفسیر قانون اساسی را دارد، یا نه ؟ اگر آنطوریکه قانون دانان از قانون اساسی استنباط می کنند که ندارد، وقتی این نهاد ابهامات قانون اساسی را تفسیر می کند، آیا این مورد سوء استفاده از صلاحیت به حساب نمی رود. و مهمتر این که این نهاد به امر رییس جمهور دست به این کار می زند، آیا در این گونه قضایا رییس جمهور کشور از صلاحیت های اجرایی اش سوء استفاده نکرده است.

همین است که در افغانستان پدیده ای بنام فساد اوج می گیرد و تمام کسانی که ظاهراً نظاره گر حکومت در افغانستان می باشند، نیز در این مورد چیزی نمی دانند. جامعه جهانی و سازمان ملل نیز همواره یاد گرفته اند از وضعیت نا مناسب قانون در افغانستان ابراز نگرانی کنند و دیگر هیچ!

من فکر می کنم همانطوریکه گزارش ها در مورد لوی سارنوال مبنی بر این که او نیز در خیلی از موارد اختلاس دست دارد، و در این راه نهایت تلاش هم می کند، اگر به واقعیت بپیوندد، این گونه کنفرانس ها هیچ جای را نخواهد گرفت. ما چندی پیش شاهد درگیری لوی سارنوال با جنرال جرأت در شمال کابل در حال بی خودی بودیم، حالا اگر یک لوی سارنوال در یک کشور همیشه مست باشد و شراب بنوشد و یا با بقیه مواد های نیشه آور خودش را در حالت بی خودی نگه بدارد، آینده قضا و پیگری مجرمین چطور خواهد بود.

در هر حال فکر می شود که دولت افغانستان برای بهبود وضعیت نهاد های دولتی در این کشور، ایجاب می کند در ابتدا روی بیاورد به بررسی دلایل فساد در نهاد های دولتی و بعد برود و سراغ بهتر ساختن نهاد های قضایی و اجرایی و قانون گذار را بگیرد. این کار بهتر خواهد بود، زیرا همه مردم افغانستان شاهد یک دوره بسیار تلخ زمامداری جناب شنواری به عنوان قاضی القضات محکمه عالی افغانستان بودند، که هر لحظه بهشت را خواب می بیند و تمام هم و غمش به خاطر رفتن به بهشت است، این کار را کرد، پایه های نهاد قضایی کشور را فرو ریختاند، و تمام ریاست ها و مدیریت های این نهاد را با فساد و رشوه و اختلاس آلوده ساخت.

راه رسیدن به موفقیت تنها این است که از فساد و ترویج اختلاس جلو گیری شود هر چند این هم خیلی مشکل است و آدم گیج می ماند که کی این کار را بکند، به کدام آدم یک معاش فوق العاده پنجاه هزار دالری داده شود که این کار را انجام دهد.... ؟!

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • لطفاً با کلی گویی وقت مردم را نگیرید. در ثانی اطلاعات شما در مورد قضیه آصف ننگ کاملاً غلط است. آصف ننگ نه به خاطر فساد اداری بلکه به علت مسئله ی جاسوسی وارد زندان شده است. به زودی حقایق در این مورد فاش خواهد شد.

    • اقای محترم!
      نوشته بالا کلی گویی نیست و واقعیت هارا نشانه رفته است. معلوم نشد که نا راحتی شما از چیست؟

    • فاروق وردک و قانونی: ائتلاف ناکام برای سرنگونی کرزی

      ناصر پويا

      04.07.07

      فاروق وردک که چهار پست کلیدی دولت را در اختیار خود دارد روز سه شنبه نوشته شدن مطلبی را که احتمالاً ضد آقای کرزی بوده است در نشریه جرگه امن منطقوی تأیید نمود و گفت:

      "مقاله که درمجله ی جرگه امن منطقه چاپ شده است از کتابى به نام "جنگ وجهانى شدن" توسط يک ايرانى بنام پويا جعفرى ترجمه شده و در محتواى آن صحبت هایی درمورد رئيس جمهور کشور هم صورت گرفته است، هيچ نوع ربطى با مجله جرگه امن ندارد و نبايد نشر ميشد." اما آقای وردک نگفت این صحبت ها درمورد رئیس جمهور چه بوده است.

      "جنگ و جهانی شدن" کتابی است از یک نویسنده مشهور امریکایی به نام مایکل چوسودوسکی (Michael Chossudovsky) که در سال 2002 در ایالات متحده امریکا از طرف مرکز تحقیقاتی جهانی شدن به چاپ رسیده است. علاوه بر آن آقای چوسودوسکی صدها مقاله نیز دارد که مطلب نوشته شده آقای ننگ باید از یکی از این مقالات یا از کتاب جنگ و جهانی شدن اقتباس شده باشد.

      یک قسمت از نوشته های آقای چوسودوسکی که توسط آصف ننگ و وحید عمر ظاهراً اشتباهاً به چاپ رسیده است چنین است:

      "رسانه ها در حالیکه تلاشهای وطن پرستانه کرزی را برجسته می نمایند از ابراز این مسئله که کرزی با طالبان همکاری کرده است باز می مانند. او[کرزی] همچنین جزء لست معاش بگیران کمپنی بزرگ نفتی امریکایی بوده است. در حقیقت، از اواسط دهه 1990 کرزی به عنوان مشاور و دلال کمپنی امریکایی یونوکال برای مذاکره با طالبان کار کرده بود. روزنامه سعودی الوطن می نویسد: کرزی از اواسط دهه ی 1980 یک مامور مخفی سازمان استخباراتی امریکا CIA بوده است. او در انتقال کمکهای این سازمان به طالبان که در سال 1994 قدرت را گرفتند کمک می کرد. امریکایی ها به طور مخفیانه و بوسیله پاکستانی ها ]عمدتاً سازمان آی اس آی [ طالبان را در بدست آوردن قدرت کمک کرده بودند."

      سوال این است که آیا چنین مطالبی می تواند اشتباها از یک کتاب انتخاب، اخذ و به چاپ برسد یا بخشی از یک توطئه ی کلان علیه رئیس جمهور است؟ آیا رئیس جمهور صرفاً به خاطر چاپ یک چیز جزئی و یا حتی چاپ کاریکاتور خود سخنگوی آقای وردک را به زندان می انداخت یا اینکه مسئله واقعاً بسیار عمده تر از این حرفهاست؟ آیا حتی جاسوسی می تواند دلیل به زندان افکندن آصف ننگ شده باشد؟ آقای کرزی به خوبی می داند که چه کسانی در درون دولتش به کار شریف جاسوسی مصروف هستند. اما این اولین باری است که رئیس جمهور فرمان باز داشت کسی را به اتهام جاسوسی صادر می نماید.

      دو احتمال در این مورد وجود دارد:

      نشریه آقای آصف ننگ اخیراً به صورت منظم علیه برخی از چهره های نزدیک به کرزی می نوشت. و مطمئن بود که این نوشته ها به آقای کرزی نمی رسد. چاپ این مقاله که قطعاً براندازانه است ممکن است عامدانه و در ادامه تلاشهای سیستماتیک قبلی و با این اطمینان که کرزی از آن بی خبر خواهد ماند صورت گرفته باشد. که از بخت بد آقای ننگ کرزی متوجه می شود و او را روانه زندان می نماید.

      این مقاله ممکن است برای چاپ مخفیانه در یک نشریه دیگر ضد کرزی آماده شده باشد. اما اشتباهاً از مسیر خود به سمت نشریه مورد نظر منحرف و در نشریه جرگه امن به چاپ رسیده باشد.

      اما کسانی که با کار نشراتی آشنا هستند خوب می دانند که یک مقاله قبل از چاپ چه مراحلی را طی می نماید و چندین بار از زیر نظر چندین نفر می گذرد. امکان اشتباه در چاپ مقاله غیر ممکن نیست اما بسیار اندک است.

      واقعیت این است که آقای فاروق وردک بر اساس یک ائتلاف پنهان با یونس قانونی طرح بر اندازی آقای کرزی را از مدت ها به این سو برنامه ریزی نموده بود. بر اساس این طرح فاروق وردک و یونس قانونی نمایندگان حزب اسلامی و جمعیت اسلامی قدرت را بین خود تقسیم می نمودند. این طرح در هماهنگی کامل با پاکستان، ایران و روسیه به اجرا در می آمد. و سهم طرفین و همکاران خارجی شان از قدرت از قبل مشخص و معلوم بود. چاپ این مقاله یک قسمت از تلاشهای این تیم برای تضعیف کرزی و مجبور نمودن او برای پذیرش شرایطی بود که سرانجام به تضعیف خود کرزی و در نهایت افزایش قدرت فاروق وردک و یونس قانونی منتهی می شد. انجام این پروژه به همکاری بسیار قوی کشورهای همسایه به اضافه روسیه نیاز داشت. به همین دلیل یونس قانونی از فرصت استفاده نمود و در سفر خود به روسیه در خلال صحبت های خصوصی خود با رئیس شورای امنیت روسیه در یک قایق تفریحی داخل دریای مسکو این مسئله را نیز مطرح نمود و روسها را متقاعد ساخت تا او را در این پروژه کمک نمایند. در این طرح یونس قانونی مسوولیت قانع ساختن روسیه و ایران و فاروق وردک مسوولیت قانع ساختن پاکستان را به عهده گرفته بود. آقای قانونی ماموریت خود را بدون مشکل جدی انجام داد اما مامورین آقای وردک یعنی آصف ننگ و وحید عمر که وظیفه تنظیم مسئله را با جانب پاکستان داشتند نتوانستند وظیفه خود را بدرستی انجام دهند. آنها سندی را که در ازای تحویل دهی گزارشات محرمانه شورای وزیران به جاسوسان پاکستانی از جانب پاکستان بدست آورده بودند در جای نامناسب چاپ نمودند و بدین ترتیب کار خود را برای آینده بسیار دشوار ساختند. رئیس جمهور متوجه یک قسمت از خیانت آنها شد و خود شخصاً امر دستگیری آنها را صادرنمود. نه به خاطر یک مقاله معمولی بلکه به اتهام رابطه با پاکستان و احتمالاً براندازی حکومت آقای کرزی.

      بر اساس طرح مشترک یونس قانونی و فاروق وردک همکاری های جانبین باید در تمام ابعاد شروع می شد. آقای فاروق وردک از طرح استیضاح سپنتا وزیر خارجه و فرد نزدیک و معتمد کرزی حمایت نمود تا بدین وسیله هم متحد جدید خود را راضی نماید و هم اطراف کرزی را کاملاً محاصره نماید و او را در اختیار کامل خود در آورد تا در زمان مناسب بتواند کرزی را به سادگی حذف نماید. در مقابل آقای قانونی از طرح استیضاح وزیر اطلاعات و فرهنگ، کریم خرم، که نامش تا آخرین لحظه جزء لست استیضاح شوندگان بود گذشت و او را از خشم نمایندگان نجات داد. از آن لحظه همکاری های بین طرفین شکل همه جانبه را به خود گرفت. تلویزیون ملی به تبلیغات به نفع یونس قانونی و جبهه ی ملی پرداخت. تمام کنفرانس های مطبوعاتی آقای قانونی کامل و بدون کم و کاست از تلویزیون ملی پخش شد. در حالی که سایر تلویزیون ها فقط قسمت های عمده این کنفرانس های مطبوعاتی را پخش می نمودند. پخش برنامه یک ساعته تلویزیون ملی تحت عنوان "کاظمی در یک روز" یکی از عمده ترین تبلیغات تلویزیونی برای جبهه ی ملی بود. در این برنامه آقای کاظمی از صبح که از خواب بیدار می شود توسط کمره تلویزیون ملی تعقیب می شود و در آخر هم مثل یک رهبر بزرگ ملی به سوالات مردم که از قبل توسط کارمندان آقای خرم ضبط شده بود پاسخ می گوید. چنین برنامه ای هرگز برای کرزی در این سطح تبلیغاتی ساخته نشده است.

      اما اشتباه آقای ننگ ظاهراً کار ائتلاف یونس قانونی و فاروق وردک را بسیار دشوار ساخته است. چرا که رئیس جمهور متوجه خطر شده است و به احتمال قوی در مورد فاروق وردک تصمیم مقتضی را اتخاذ خواهد نمود. قراین نشان می دهد که در طی چند ماه اخیر آقای فاروق وردک شدیداً موقعیت خود را در نزد رئیس جمهور از دست داده است. این اقدام شتاب زده و ناکام آقای وردک نشان دهنده بی صبری وی به اجرای سریع برنامه هایش است. تا بتواند موقعیت از دست رفته را احیاء و چیزهای بیشتری را به آن علاوه نماید.

      اما سوال اساسی این است که این دو سیاستمدار کار کشته که عملاً در دو طرف دولت و اپوزیسیون دارای قدرت قابل توجهی هستند چگونه دست به این اقدام خطرناک زده اند؟ چه عناصری این دو مرد را به هم نزدیک ساخته است؟ و چرا؟

      وجه مشترک عمده فاروق وردک و یونس قانونی این است که هر دو رویای بزرگ رهبری را در سر دارند. هر دو می خواهند به قدرت بلا منازع در کشور تبدیل شوند. ائتلاف این دو نه یک ائتلاف استراتژیک بلکه یک ائتلاف تاکتیکی است. هر کدام از طرفین معتقد است که می تواند دیگری را مورد استفاده قرار دهد و در زمان مناسب وی را از بازی خارج نماید. اما اینکه کدام یک از این دو می تواند برنده ی نهایی این بازی باشد فقط در آینده روشن خواهد شد.

      وجه مشترک دیگر فاروق وردک و یونس قانونی اشتراکات ایدیولوژیک این دو است. هر دو به احزاب اخوانی متعالق هستند و هر دو فکر می کنند که منهای اختلافات جزئی! که در گذشته آنها را از یکدیگر جدا ساخته است مشکل عمده ای با هم ندارند و می توانند حریفان داخلی خود را با کمک یکدیگر از صحنه ی ساست بدر نمایند.

      اما تجربه ثابت ساخته است که در تمام موارد هر شکلی از همکاری و ائتلاف سرانجام به موفقیت آقای وردک منتهی می شود. آقای قانونی در کنفرانس بن یک با ربا آقای کرزی و تیم وی ائتلاف نمود اما نتیجه واقعی ائتلاف صرفاً به نفع آقای کرزی و تیمش تمام شد که فعلاً عملاً قدرت را در دست دارند. بار دیگر آقای قانونی با وردک و اشرف غنی احمد زی ائتلاف نمود و از سیاست های آنها در مورد قانون اساسی حمایت کرد تا بتواند خود را در وزارت معارف که ظاهراً برای وی پولخیز بوده است حفظ نماید. اما علاوه بر اینکه قانون اساسی کشور را دربست دراختیار آنها گذاشت خودش را هم نتوانست در وزارت معارف حفظ نماید. این بار نیز آقای قانونی یک معامله نسیه را نموده است. بر سر استیضاح سپنتا با وردک ائتلاف نمود و آقای خرم را از خطر استیضاح که واقعاً مستحق آن بود نجات داد تا در آینده ورک به او کمک نماید. البته تلویزیون ملی در اختیار قانونی و جبهه ی ملی قرار گرفت که اصولاً امتیاز قابل توجهی به نظر نمی رسد. چرا که آنچه که آقای قانونی به جانب مقابل داده است از نظر استراتژیک صدها بار از دست آوردهای آقای قانونی مهم تر است.

    • عزيزم ناصر پويا !
      بسلامت باشيد.
      نظرت را کاملآ خواندم تشکر .

  • سایت کابل پرس? باید در انتخاب مقالات بیشتر دقت کند. کیفیت و شیوه نگارش مطلب بسیار مهم است.

  • شما چقدر آدم ماجرا جو هستید؟

    ناخوانده نظر می دهید و اگر بخوانید می بینید که او هم گفته آصف ننگ جاسوس است و به خاطر که راز کرزی صاحب را فاش کرده به زندان رفته نگفته که او در فساد اداری دست دارد.
    این قدر که می گویید کیفیت کابل پرس? را پایین آورده در واقع نظر دادن افراد احمق مثل شما است ....

    • برادر محترم مختار !
      ایا بدون دلیل ما جراجو واحمق خواندن کسی که حق دارد مثل شما نظر خودرا بدهد / حرکت انسانی است ؟ چرا باید مثل بیماران روانی بروی هر کس بپریم و بجای استفاده از کلمات مودبانه به فحش روی اوریم؟ البته اگر ایشان قبلا به شما فحش داده بود / من این سطوررا نمینوشتم. چرا که معتقدم با هرزگان باید به زبان خود شان حرف زد .

  • لطفا شما یک بار سویه خود را ببینند بعدآ مقاله بنوسید شما چوچه های هزاره هیج دین را قبول ندارد اگر کرزی به فساد اداری دست دارد مزاری خاین که هزار ها انسان بیگناه را شهید کرد و محقق و خلیلی که صدها انسان را به چی بی رحمی به سر انان میخ کوبید ایا انها به فساد دست ندارند من از کابل پرس? خواهش مینمایم تا مقاله همچو انسان های که مکتب را درست نخوانده اند به نشر نرساند تا که نباشد که کابل پرس امان محبوبیت را که حاسل نموده از دست بدهد.

    آنلاین : اگر کرزی به فساد اداری دست داشته باشد

    • اقاي جاويد! شما به نويسنده اين مقاله گفته ايد كه مكتب نخوانده و با اين لحن كه شما داريد اين طور به نظر مي رسد كه شما اصلا مكتب انسانيت را نديديد مرتكه اين مقاله نظر يك نويسنده است شما چي طور به يك قوم توهين مي كنيد و به رهبران يك قوم بزرگ هزاره توهين مي كنيد كمي عاقل شويد از اين سه دهه جنگ تجربه كافي نه گرفتيد؟

  • salam akay pedram aziz wakighan khilly khoshhallam az enki makallay ba dorost az kaboll press ba nashar rasandy anna ki tawhen ba yag kawm sharef darand medanam kojay shan mesoza khoda sharmand wa narenjag dar dasty shan monfager shod ki nabood shan kard wa halla panjapi wa arab sawari medany ki sawar zanhay shan shoda ki agar hamla hay entehary ra kaboll nakonan shayad dokhter hay 9 solla shan ra nez sawar khahad shod ba omedy mofakayad shoma dosty aziz

  • کامران میرهزار بازداشت گردید

    http://www.kabul.tchatcheblog.com/ در وبلاگ بخوانید:

    آنلاین : کامران میرهزار بازداشت گردید

  • کامران میر هزار دستگیر شد!

    کامران میر هزار به احتمال قوی بوسیله ی عمال فاروق وردک دستگیر شده است.

    چرا که اخیراً با دستگیر شدن آصف ننگ فاروق وردک خود را به شدت تحت خطر می بیند. تلاشهای گسترده ای را برای نجات خود از مهلکه آغاز نموده است. از جمله سخنان رحیم الله سمندر ریس نام نهاد فلان انجی او در حمایت از آصف ننگ در نتیجه تلاش بسیار جدی آقای فاروق وردک برای تغییر اوضاع است.

    نجات کامران میر هزار حداقل در لخطه کنونی به معنای دشوار ساختن اوضاع برای فاروق وردک خواهد بود.

    مخالفین کامران میر هزار باید در مخالفت ورزیدن با او در این مقطع بسیار خوددار باشند.

    همه باید برای نجات یک خبرنگار تلاش کنیم.

  • خوب من که به شما نصیحت کرده بودم وشما گوش نکردید این هم نتیجه ان . مقامات امنیتی باید پیش از اینها دست به کار میشدند اینگونه بذله گویی ها فقط وفقط به نفع دشمنان افغانستان است وبس امیدوارم اقای کامران میرهزار این بار اصلاح شود ودر اینده پالیسی خودرا تغیر دهد.

  • اخبار و مطالب تاره در مورد توقبف سردبیر کابل پرس? را اینجا بخوانید:

    آنلاین : پیوند سایت

    • Dear Mokhtar,

      Don’t be so emotional; I appreciate you and it seems good start that your article published in websites, try to make it better and more realistic, it would be good for you to create a positive sense of view and it would help all of us to be great and success in our mission and our life.

      Based on your above article, the reader would judge you as secret agent (spy) or a person who doing advocacy for a party or a person, I know you don’t want to be that, so please release your article weakness and repair for the next time.

      Sorry for not having Dari font

  • فاروق وردک و قانونی: ائتلاف ناکام برای سرنگونی کرزی

    ناصر پويا

    04.07.07

    فاروق وردک که چهار پست کلیدی دولت را در اختیار خود دارد روز سه شنبه نوشته شدن مطلبی را که احتمالاً ضد آقای کرزی بوده است در نشریه جرگه امن منطقوی تأیید نمود و گفت:

    "مقاله که درمجله ی جرگه امن منطقه چاپ شده است از کتابى به نام "جنگ وجهانى شدن" توسط يک ايرانى بنام پويا جعفرى ترجمه شده و در محتواى آن صحبت هایی درمورد رئيس جمهور کشور هم صورت گرفته است، هيچ نوع ربطى با مجله جرگه امن ندارد و نبايد نشر ميشد." اما آقای وردک نگفت این صحبت ها درمورد رئیس جمهور چه بوده است.

    "جنگ و جهانی شدن" کتابی است از یک نویسنده مشهور امریکایی به نام مایکل چوسودوسکی (Michael Chossudovsky) که در سال 2002 در ایالات متحده امریکا از طرف مرکز تحقیقاتی جهانی شدن به چاپ رسیده است. علاوه بر آن آقای چوسودوسکی صدها مقاله نیز دارد که مطلب نوشته شده آقای ننگ باید از یکی از این مقالات یا از کتاب جنگ و جهانی شدن اقتباس شده باشد.

    یک قسمت از نوشته های آقای چوسودوسکی که توسط آصف ننگ و وحید عمر ظاهراً اشتباهاً به چاپ رسیده است چنین است:

    "رسانه ها در حالیکه تلاشهای وطن پرستانه کرزی را برجسته می نمایند از ابراز این مسئله که کرزی با طالبان همکاری کرده است باز می مانند. او[کرزی] همچنین جزء لست معاش بگیران کمپنی بزرگ نفتی امریکایی بوده است. در حقیقت، از اواسط دهه 1990 کرزی به عنوان مشاور و دلال کمپنی امریکایی یونوکال برای مذاکره با طالبان کار کرده بود. روزنامه سعودی الوطن می نویسد: کرزی از اواسط دهه ی 1980 یک مامور مخفی سازمان استخباراتی امریکا CIA بوده است. او در انتقال کمکهای این سازمان به طالبان که در سال 1994 قدرت را گرفتند کمک می کرد. امریکایی ها به طور مخفیانه و بوسیله پاکستانی ها ]عمدتاً سازمان آی اس آی [ طالبان را در بدست آوردن قدرت کمک کرده بودند."

    سوال این است که آیا چنین مطالبی می تواند اشتباها از یک کتاب انتخاب، اخذ و به چاپ برسد یا بخشی از یک توطئه ی کلان علیه رئیس جمهور است؟ آیا رئیس جمهور صرفاً به خاطر چاپ یک چیز جزئی و یا حتی چاپ کاریکاتور خود سخنگوی آقای وردک را به زندان می انداخت یا اینکه مسئله واقعاً بسیار عمده تر از این حرفهاست؟ آیا حتی جاسوسی می تواند دلیل به زندان افکندن آصف ننگ شده باشد؟ آقای کرزی به خوبی می داند که چه کسانی در درون دولتش به کار شریف جاسوسی مصروف هستند. اما این اولین باری است که رئیس جمهور فرمان باز داشت کسی را به اتهام جاسوسی صادر می نماید.

    دو احتمال در این مورد وجود دارد:

    نشریه آقای آصف ننگ اخیراً به صورت منظم علیه برخی از چهره های نزدیک به کرزی می نوشت. و مطمئن بود که این نوشته ها به آقای کرزی نمی رسد. چاپ این مقاله که قطعاً براندازانه است ممکن است عامدانه و در ادامه تلاشهای سیستماتیک قبلی و با این اطمینان که کرزی از آن بی خبر خواهد ماند صورت گرفته باشد. که از بخت بد آقای ننگ کرزی متوجه می شود و او را روانه زندان می نماید.

    این مقاله ممکن است برای چاپ مخفیانه در یک نشریه دیگر ضد کرزی آماده شده باشد. اما اشتباهاً از مسیر خود به سمت نشریه مورد نظر منحرف و در نشریه جرگه امن به چاپ رسیده باشد.

    اما کسانی که با کار نشراتی آشنا هستند خوب می دانند که یک مقاله قبل از چاپ چه مراحلی را طی می نماید و چندین بار از زیر نظر چندین نفر می گذرد. امکان اشتباه در چاپ مقاله غیر ممکن نیست اما بسیار اندک است.

    واقعیت این است که آقای فاروق وردک بر اساس یک ائتلاف پنهان با یونس قانونی طرح بر اندازی آقای کرزی را از مدت ها به این سو برنامه ریزی نموده بود. بر اساس این طرح فاروق وردک و یونس قانونی نمایندگان حزب اسلامی و جمعیت اسلامی قدرت را بین خود تقسیم می نمودند. این طرح در هماهنگی کامل با پاکستان، ایران و روسیه به اجرا در می آمد. و سهم طرفین و همکاران خارجی شان از قدرت از قبل مشخص و معلوم بود. چاپ این مقاله یک قسمت از تلاشهای این تیم برای تضعیف کرزی و مجبور نمودن او برای پذیرش شرایطی بود که سرانجام به تضعیف خود کرزی و در نهایت افزایش قدرت فاروق وردک و یونس قانونی منتهی می شد. انجام این پروژه به همکاری بسیار قوی کشورهای همسایه به اضافه روسیه نیاز داشت. به همین دلیل یونس قانونی از فرصت استفاده نمود و در سفر خود به روسیه در خلال صحبت های خصوصی خود با رئیس شورای امنیت روسیه در یک قایق تفریحی داخل دریای مسکو این مسئله را نیز مطرح نمود و روسها را متقاعد ساخت تا او را در این پروژه کمک نمایند. در این طرح یونس قانونی مسوولیت قانع ساختن روسیه و ایران و فاروق وردک مسوولیت قانع ساختن پاکستان را به عهده گرفته بود. آقای قانونی ماموریت خود را بدون مشکل جدی انجام داد اما مامورین آقای وردک یعنی آصف ننگ و وحید عمر که وظیفه تنظیم مسئله را با جانب پاکستان داشتند نتوانستند وظیفه خود را بدرستی انجام دهند. آنها سندی را که در ازای تحویل دهی گزارشات محرمانه شورای وزیران به جاسوسان پاکستانی از جانب پاکستان بدست آورده بودند در جای نامناسب چاپ نمودند و بدین ترتیب کار خود را برای آینده بسیار دشوار ساختند. رئیس جمهور متوجه یک قسمت از خیانت آنها شد و خود شخصاً امر دستگیری آنها را صادرنمود. نه به خاطر یک مقاله معمولی بلکه به اتهام رابطه با پاکستان و احتمالاً براندازی حکومت آقای کرزی.

    بر اساس طرح مشترک یونس قانونی و فاروق وردک همکاری های جانبین باید در تمام ابعاد شروع می شد. آقای فاروق وردک از طرح استیضاح سپنتا وزیر خارجه و فرد نزدیک و معتمد کرزی حمایت نمود تا بدین وسیله هم متحد جدید خود را راضی نماید و هم اطراف کرزی را کاملاً محاصره نماید و او را در اختیار کامل خود در آورد تا در زمان مناسب بتواند کرزی را به سادگی حذف نماید. در مقابل آقای قانونی از طرح استیضاح وزیر اطلاعات و فرهنگ، کریم خرم، که نامش تا آخرین لحظه جزء لست استیضاح شوندگان بود گذشت و او را از خشم نمایندگان نجات داد. از آن لحظه همکاری های بین طرفین شکل همه جانبه را به خود گرفت. تلویزیون ملی به تبلیغات به نفع یونس قانونی و جبهه ی ملی پرداخت. تمام کنفرانس های مطبوعاتی آقای قانونی کامل و بدون کم و کاست از تلویزیون ملی پخش شد. در حالی که سایر تلویزیون ها فقط قسمت های عمده این کنفرانس های مطبوعاتی را پخش می نمودند. پخش برنامه یک ساعته تلویزیون ملی تحت عنوان "کاظمی در یک روز" یکی از عمده ترین تبلیغات تلویزیونی برای جبهه ی ملی بود. در این برنامه آقای کاظمی از صبح که از خواب بیدار می شود توسط کمره تلویزیون ملی تعقیب می شود و در آخر هم مثل یک رهبر بزرگ ملی به سوالات مردم که از قبل توسط کارمندان آقای خرم ضبط شده بود پاسخ می گوید. چنین برنامه ای هرگز برای کرزی در این سطح تبلیغاتی ساخته نشده است.

    اما اشتباه آقای ننگ ظاهراً کار ائتلاف یونس قانونی و فاروق وردک را بسیار دشوار ساخته است. چرا که رئیس جمهور متوجه خطر شده است و به احتمال قوی در مورد فاروق وردک تصمیم مقتضی را اتخاذ خواهد نمود. قراین نشان می دهد که در طی چند ماه اخیر آقای فاروق وردک شدیداً موقعیت خود را در نزد رئیس جمهور از دست داده است. این اقدام شتاب زده و ناکام آقای وردک نشان دهنده بی صبری وی به اجرای سریع برنامه هایش است. تا بتواند موقعیت از دست رفته را احیاء و چیزهای بیشتری را به آن علاوه نماید.

    اما سوال اساسی این است که این دو سیاستمدار کار کشته که عملاً در دو طرف دولت و اپوزیسیون دارای قدرت قابل توجهی هستند چگونه دست به این اقدام خطرناک زده اند؟ چه عناصری این دو مرد را به هم نزدیک ساخته است؟ و چرا؟

    وجه مشترک عمده فاروق وردک و یونس قانونی این است که هر دو رویای بزرگ رهبری را در سر دارند. هر دو می خواهند به قدرت بلا منازع در کشور تبدیل شوند. ائتلاف این دو نه یک ائتلاف استراتژیک بلکه یک ائتلاف تاکتیکی است. هر کدام از طرفین معتقد است که می تواند دیگری را مورد استفاده قرار دهد و در زمان مناسب وی را از بازی خارج نماید. اما اینکه کدام یک از این دو می تواند برنده ی نهایی این بازی باشد فقط در آینده روشن خواهد شد.

    وجه مشترک دیگر فاروق وردک و یونس قانونی اشتراکات ایدیولوژیک این دو است. هر دو به احزاب اخوانی متعالق هستند و هر دو فکر می کنند که منهای اختلافات جزئی! که در گذشته آنها را از یکدیگر جدا ساخته است مشکل عمده ای با هم ندارند و می توانند حریفان داخلی خود را با کمک یکدیگر از صحنه ی ساست بدر نمایند.

    اما تجربه ثابت ساخته است که در تمام موارد هر شکلی از همکاری و ائتلاف سرانجام به موفقیت آقای وردک منتهی می شود. آقای قانونی در کنفرانس بن یک با ربا آقای کرزی و تیم وی ائتلاف نمود اما نتیجه واقعی ائتلاف صرفاً به نفع آقای کرزی و تیمش تمام شد که فعلاً عملاً قدرت را در دست دارند. بار دیگر آقای قانونی با وردک و اشرف غنی احمد زی ائتلاف نمود و از سیاست های آنها در مورد قانون اساسی حمایت کرد تا بتواند خود را در وزارت معارف که ظاهراً برای وی پولخیز بوده است حفظ نماید. اما علاوه بر اینکه قانون اساسی کشور را دربست دراختیار آنها گذاشت خودش را هم نتوانست در وزارت معارف حفظ نماید. این بار نیز آقای قانونی یک معامله نسیه را نموده است. بر سر استیضاح سپنتا با وردک ائتلاف نمود و آقای خرم را از خطر استیضاح که واقعاً مستحق آن بود نجات داد تا در آینده ورک به او کمک نماید. البته تلویزیون ملی در اختیار قانونی و جبهه ی ملی قرار گرفت که اصولاً امتیاز قابل توجهی به نظر نمی رسد. چرا که آنچه که آقای قانونی به جانب مقابل داده است از نظر استراتژیک صدها بار از دست آوردهای آقای قانونی مهم تر است.

    • اقاي پويا :
      تا اين حد شيفته گپ هاي خودهستي كه مجالي براي گپ هاي سايرين نميگذاري!يك ويا دودفعه نوشته خودرانشر كردي بس بود.اما كار را به جاي كشانده اي كه تمام صفحات اين سايت باان نوشته پرشده است.بس است محترم مردم را بيش از اين خسته نساز.باور كرديم باور كن دست از سر ما بردار!!!پويا باشي.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس