دور دوم انتخابات و پرسش های بی پاسخ
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در حالی که مسئولان و حامیان ستاد انتخاباتی رئیس جمهور کرزی پیوسته از عدم برگزاری دور دوم انتخابات سخن می گفتند و فیصله ی کمسیون شکایات انتخابات را در این مورد مغرضانه و غیرقابل پذیرش تلقی می کردند، حامدکرزی دیروز( 28 میزان 1388 برابر با20 اکتوبر2009) این تصمیم را پذیرفت. هرچند موصوف اِعمال فشار خارجی ها را در پذیرش دور دوم انتخابات انکار و کتمان کرد، اما حضور جان کیری سناتور ایالات متحده امریکا، کا ایده نماینده ی سرمنشی ملل متحد و سفیران امریکا و انگلستان در کنار وی حاکی از آن بود که آنها رئیس جمهور افغانستان را در پشت مکرافون کشاندند تا به زبان خود این خبر را به رسانه ها اعلان کند.
چرا رئیس جمهور کرزی این فیصله را پذیرفت؟
پاسخ این پرسش روشن است. حامد کرزی و دولت او که از پنجه ی پا تا نوک سر در تمام عرصه های حیات خود به کمک و حمایت خارجی ها به خصوص ایالات متحده امریکا وابسته است، راه و چاره ای جز این نداشت. راه دیگر برای او که در برابر امریکایی ها نه می گفت، پیوستن به القاعده و طالبان بود. آیا امریکایی ها و متحدین اروپایی شان که هشت سال حیات حکومت او را با خون و پول خود تأمین کردند، فرصت پیوستن به القاعده و طالبان را در اختیار او می گذاشتند؟ از سوی دیگر چه کسی به رئیس جمهور کرزی این تضمین را میداد که طناب دار طالبان به گردن او نمی پیچد؟
و اما چرا امریکایی ها و غربی ها دور دوم انتخابات را در عبور از بحران موجود برگزیدند و کرزی را به پذیرش آن وا داشتند؟
برای امریکایی ها و کشور های غربی درگیر در افغانستان برگزاری دور دوم انتخابات پس از آن همه هیاهو در مورد تقلب گسترده که خود آن را دامن زدند، یک ناگزیری و اجبار شمرده می شد. هرگونه راه حل چون تشکیل حکومت ائتلافی و مشترک میان داکتر عبدالله و رئیس جمهور کرزی بدون برگزاری دور دوم انتخابات برای واشنگتن و دولت های غربی بسیار پر هزینه و خطرناک بود. دولتمداران امریکایی و اروپایی چگونه می توانستند افکار عمومی کشور های خود را به حمایت مالی و نظامی دولتِ برآمده از یک انتخابات پر از تقلب و مخدوش قانع و راضی کنند؟ آیا دولت امریکا از جمهوری خواهان حاکم دیروز به ریاست جورج بوش تا دموکرات های حاکم امروز به زعامت اوباما که پیشرفت دموکراسی و آزادی را در افغانستان مؤفقیت و دست آورد هزینه ی دخالت و حضور خود در این کشور می پندارند، چنین ریسکی را می پذیرفتند که هشت سال بعد ثابت می شد که آن مؤفقیت ها دروغی بیش نبود؟
هرچند تا قبل از اعلان نتایج بررسی کمسیون شکایات انتخایات از حکومت ائتلافی و یا مشترک میان داکتر عبدالله و حامد کرزی سخن می رفت و در تحلیل ها و گزاراشات خبری به میانجگری امریکایی ها و اروپایی ها در این مورد اشاره می شد، اما کمتر می توان به درستی آن اذعان کرد و آن را در یک بررسی دقیق و منطقی مورد تأیید قرار داد. صرف نظر از آنکه هردو طرف اصلی رقیب های انتخابات تشکیل حکومت ائتلافی بارها رد کردند و حتی مذاکرات برسر شکل گیری چنین ائتلافی را دیروز جان کیری و کرزی هر دو تکذیب نمودند، تشکیل حکومت ائتلافی گره کار امریکایی و اروپایی ها را در این بحران نمی گشود. مشروعیت و مقبولیت دولت ائتلافی پس از تدویر یک انتخابات مخدوش و ناکام برای افکار عامه در جوامع غربی و حتی در داخل افغانستان فراهم نمی شد. افزون بر آنکه چنین ائتلاف و اشتراک در قدرت میان دو کاندید با برنامه های متفاوت و متضاد نا محتمل و مضحک می نمود، ضعف و نا کارآیی دولت ائتلافی مذکور به پیچیدگی بحران کشور می افزود.
صرف نظر از آنکه چه عواملی در برگزاری دور دوم انتخابات نقش اساسی داشت، در برگزاری این انتخابات چند پرسش اصلی وجود دارد که باید هم دولت افغانستان و هم دولت های خارجی حامی آن و هم سازمان ملل متحد به آن پاسخ شفاف ارائه کنند.
اگر نتیجه ی مقدماتی کمسیون مستقل انتخابات که حامد کرزی را با 55 درصد برنده نشان داد پس از تثبیت تقلبات گسترده غلط ثابت شد، کمسیون مذکور با چه منطق و استدلالی می تواند مسئولیت برگزاری دور دوم را بدوش داشته باشد؟
اگر پیروزی حامدکرزی کاندید ریاست جمهوری در دور اول یک تقلب بود، او چگونه می تواند حق کاندیدی در دور دوم داشته باشد؟
اگر نتیجه ی دور دوم انتخابات نه در اثر عدم کسب آرای پنجاه و یک درصد آرای مردم از سوی هیچ یک از کاندید ها بلکه در اثر تقلب و تخطی های بزرگ انتخاباتی باطل شده است، پس چرا بجای ابطال انتخابات، دور دوم تنها میان دو کاندید برگزار می شود؟
متقلب یا متقلبین انتخابات چه کسانی بودند و آنها چرا مورد پیگری، محاکمه و مجازات قرار نمی گیرند؟ آیا با افراد تقلب کار و کمسیون متقلب برگزاری انتخابات می توان انتخابات عادلانه و شفاف در دور دوم برگزار کرد؟
اگر دولت افغانستان، سازمان ملل متحد، ایالات متحده امریکا و کشورهای دخیل به این پرسش ها پاسخ روشن ارائه نکنند، به مشکل می توان گفت که نتیجه ی دور دوم انتخابات چیزی بهتر از دور اول آن باشد و از بحران و بی ثباتی در کشور بکاهد.
پيامها
21 اكتبر 2009, 09:22, توسط behrooz
موافق نيستم به اين تحليل که کرزی يا بايد به طالبان می پيوست يا به تسليم شدن به خواست اوباما ! چرا؟ مگر کرزی و برادران او سرمايه داران کلان نيستند؟ آيا اينان از هند تا برازيل تا سوئيس ، چند متر زمين برای زندگانی ، پيدا نميکردند تا با فراری جانانه ، و زيرکانه ، اوباما و اروپاييان را در يک وضعييتی بغرنج و ديوانه کننده قرار دهند ! الان همه ميدانند که عبدالله و کرزی دو تا عروسک کوکی هستند که کليد حرکت شان در کاخ سفيد است !
چرا کرزی خود را از ببرک کارمل ، مفتضح تر کرد ؟ حيف آن چپن و کلاه و پيراهن بی يخن اسلامی ! پس معنی جمهوری اسلامی افغانستان اين بود ؟ تبريک به سياف و محسنی و ربانی ! گويا به دستور ضياء الحق و سياف و شرکاء ، کابل ويران شد و ۶۵ هزار کشته داد تا « اسلاميزه » شود و ديگر از بوی و گند « کافران » پاک شود ! اکنون جناب جان کری از آن سوی بحر می آيد و برای مان ، دولت و رييس دولت ، تعيين ميکند !
« گر نديدی غيرت افغانيــــــــــــــــــــــــــــــم !؟
« چون به ميدان آمدی ، ميدانيــــــــــــــــــــم !! »
با ادب . بهروز
21 اكتبر 2009, 10:04, توسط dedaban
جناب بهروز ! واقعا درست ميگوييد ؛ هنوز هم سر وقت است ؛ کرزی با استعفاء و ترک کشور ، ميتواند افکار عامه را به خود جلب کند و باداران حق ناشناس را رسوا سازد ! اگر اين کار را نکند ، در دور دوم انتخابات، چه
برنده شود و چه بازنده ، وی موقعيت و حيثيت يک بقچه بردار و پادو « خان » را خواهد داشت ، ( خان = امريکا .) کرزی با قبول اين خفت ديگر ، حتا مشکل است ، در آينده، فرامين و اوامر خودرا حتا در درون ارگ ( کاخ) نافذ سازد ! با احترام.ديده بانجناب بهروز ! واقعا درست ميگوييد ؛ هنوز هم سر وقت است ؛ کرزی با استعفاء و ترک کشور ، ميتواند افکار عامه را به خود جلب کند و باداران حق ناشناس را رسوا سازد ! اگر اين کار را نکند ، در دور دوم انتخابات، چه
برنده شود و چه بازنده ، وی موقعيت و حيثيت يک بقچه بردار و پادو « خان » را خواهد داشت ، ( خان = امريکا .) کرزی با قبول اين خفت ديگر ، حتا مشکل است ، در آينده، فرامين و اوامر خودرا حتا در درون ارگ ( کاخ) نافذ سازد ! با احترام.ديده بان
21 اكتبر 2009, 16:42, توسط اصیل کابلی
بلی کرزی باید هم از مقام فعلی استعفا بدهد و هم از کاندیداتوری خویش در دورن دوهم صرف نظر کند. با این کار او در دل مردم جاه خواهد گرفت و چهره های پلید دشمنان افغانستان را که بیرحمانه مردم ما را فدای سیاست های غیر انسانی خویش ساخته اند و با بمب ها سینه های اطفال افغان را نشانه گرفته اند ، رسوا خواهد کرد.
آقای کرزی با استعفا میتواند تمام مردم کشور را از خود سازد و نامی نیکی در تاریخ برای خویش کمایی کند. در غیر آن طوریکه دوستان گفته اند برنده یا بازنده دور دوم - او جاه ای در قلب مردم نخواهد داشت.
بگذار جنایتکار جنگی و غلام نامی عبدالله و دیگر جنایتکاران جنگی پلان های امریکایی های سفاک را عملی کنند و حلقه غلامی ابدی را به گردن اندازند. حیف به کرزی که با این جنایتکاران و تبهکاران سفاک و خون آشام در یک دولت قرار گیرد.
23 اكتبر 2009, 16:09, توسط اصیل کابلی
دوستان عزیز
لطفاً ویدیوی ذیل را مشاهده کنید تا دریابید پیطر گالبریت و صیهونیست هولبروک چه اشخاصی اند. این دو و جنرال فرانسوی که بوسنیا را تجزیه کردند در تجزیه و ویرانی کامل عراق مستقیماً دست داشتند و موجودیت آنها در کابل تجزیه کشور ما و تضاد های قومی را دامن زده بود ، میخواستند و میخواهند در کشور ما همان کاری را کنند که در دو کشور فوق الذکر کردند.
ما همه باید به کرزی آفرین بگوییم که این دو وحشی صفت و درنده خو را اجازه نداد در کشور ما بیشتر تخم نفاق و بدبینی را بکارند. هرچند این خطر ، یعنی تجزیه و بربادی کشور ما هنوز هم موجود است و هولبروک تصمیم دارد دوباره به کابل بر گردد و کاری را که گالبرت نتوانست کاملاً عملی کند به سر رساند.
http://www.youtube.com/watch?v...