جنرال حمید گل: " امریکا دراصل پلان نابودی پاکستان را داشت که شکست خورد"
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آنچه که جنرال حمید گل رئیس سابق استخبارات نظامی پاکستان با شبکهء تلویزیونی پاکستانی (وقت) در ویدیوکلیپ حاضر گفته است ، بخش های مهم آنرا اینجا خدمت خواننده گان کابل پرس? پیشکش می نمایم .
ازخلال سخنان میزبان برنامه، آقای سلیم بخاری با آقای حمید گل معلوم میشود که این مصاحبه چند روز پیش از معلوم شدن سرنوشت انتخابات پاکستان نشر گردیده است.
سلیم بخاری، میزبان برنامه درابتدای سخنان مقدماتی خویش میگوید:
سلام بیننده های عزیز!
من سلیم بخاری هستم وخوشحالم که بک بخش دیگری ازسلسله برنامه های (إن سایت) را پیشکش حضورتان میکنم.
بیننده های عزیز!
امروز مبارزات انتخاباتی درپاکستان به مراحل عروج خود رسیده است، آخرین مرحلهء کمپاین انتخاباتی احزاب وگروه ها همچنان ادامه دارد، آنچه که تاکنون انجام شده است تصویر آن را به چشم خویش می بینیم، ولی پرسش این است که دراطراف وماحول کشورما چه حوادثی درحال وقوع است؛ برای فهمیدن آن باید گفت که درک حوادث اطراف مملکت ما یک امر ضروری وحتمی برای همهء ما پاکستانیهاست زیرا هرچیزیکه دراطراف واکناف کشورما رخ میدهد حتما تاثیرات آن بالای کشورما رونما میگردد، پرسش این است که : دشمن یا دوست دربارهء ما پاکستانی ها چه فکر میکنند؛ درک این مسایل برای شما بیننده های عزیز خیلی ضروری است تا بفهمید کدام کشور چه بازی را درقبال کشورما انجام میدهد. متاسفانه باید یک مطلب را خدمت شما عرض کنم که جنرال مشرف، درسالهای قدرت خود با امریکا درزمینهء حمله طیارات بی پیلوت یک قرارداد سری را به امضا رسانیده بود، موضوع که تاکنون از انظار مخفی نگهداشته شده بود ولی درین اواخر جنرال مشرف صاحب شخصا دردادگاه به آن اعتراف نموده که وی با امریکایی ها درین باره به توافق رسیده بود که امریکاییها میتوانند خاک پاکستان را مورد حملات طیارات بی پیلوت قرار دهند، توافقی که باعث کشته شدن نه تنها صدها نفر بلکه هزاران انسان پاکستانی وازجمله نیروی باشهامت ارتش ما گردید.
خوب، حالا من ازمدتها بدینسو درتلاش بودم که برای یافتن پاسخ به پرسشهای مرتبط به این موضوع شخصی را بیابم که او درین موضوعات به اندازهء کافی اطلاعات داشته باشد، خوشبختانه چنین شخصی اکنون دستیباب گردید، فردیکه ازهرحیث درین موارد معلومات دارد، کسیکه درمراحل مختلف تاریخ پاکستان نقش های مهمی نیز ایفا کرده است، هرچند دربعضی مواقع، نقش های وی خیلی جنجال برانگیز نیز بوده است ولی نکتهء جالب این است که هروقتی که سوالی متوجه نقش وی درگذشته شده است او خیلی صادقانه وشجاعانه مسؤولیت عملکردها واظهارات خویش را بعهده گرفته است وهرگز از قول وعمل خویش پشیمان نگردیده است، این شخص جناب محترم جنرال حمیدگل سابق رئیس استخبارات نظامی پاکستان می باشد که احتیاج به معرفی نمودن ندارد.
خوش آمدید جنرال صاحب به برنامه
ــ تشکر سلیم
ـــ جنرال صاحب دربارهء موضوعات انتخابات بعدتر صحبت میکنیم ولی قبل ازآن میخواهم ازشما دربارهء افغانستان بپرسم ، کشوریکه دربارهء آن معلومات دقیق دارید ومیدانید که کی ها نقش اساسی را بازی میکنند چه حوادثی درآنکشور درگذشته رخ داده است، حالا که قوتهای ناتو درحال خروج استند، بعداز خروج چه خواهد شد؟ قبل ازخروج این قوتها وضعیت ازچه قرار بود؟ ودرعین حال این موضوع نیز قابل ذکر است که بالای شما یک سلسله اتهامات نیزهمیشه متوجه شده است که شما با حلقهء رهبری طالبان وهمچنان با رهبران سابق تنظیم های جهادی روابط خیلی تنگاتنگ داشتید چیزیکه خودتان نیز ازآن انکار نورزیده اید. حالا بفرمائید دربارهء این موضوعات روشنی بیندازید واین پرسش را جواب بدهید که سناریوی کنونی افغانستان ازدید شما چگونه است؟
ــ تشکر سلیم صاحب! این یک داستان دلچسپی است که دربارهء آن ازمدتهای مدیدی به اینسو غوغا بلند است، از وقتیکه یک ابرقدرت جهانی شکست خورد وهمراه با آن ، عقیده وایدیالوژی اش نیز با خاک یکسان گردید، ابرقدرتی که خیلی، شان وشوکت عظیم داشت، دنیا از هیبتش میلرزید ولی زمانیکه درمیدان جنگ داخل گردید، تباه وبرباد شد، نه تنها که ازنظر نظامی تباه گردید بلکه نظام وساختار دولتی آن نیز درجهان رسوا گردیده و محو ونابود گردید، درآن سالها که نظام اشتراکیث درتوازن با نظام غربی قرار داشت ولی باختم نظام سوسیالیستی، یکی ازنویسنده گان غربی بنام فرانسیس، شکست بلوک شرق را ختم تاریخ خواند ولی سه سال بعد ازنظریه فرانسیس ،شخصی بنام سامویل پیدا شد که اسلام را به عوض کمونیزم بحیث دشمن فرضی به جهان غرب معرفی کرد وگفت که بعداز شکست کمونیزم حالا اسلام وارد میدان گردیده است، البته دشمن ازنظر ساختار نظام ودولتمداری، هرچند که اسلام تاکنون وارد میدان نگردیده است ولی او بخاطر نمودار ساختن بیشتر این دشمن فرضی، از اسلام درمقابل ساختار نظام غربی نام برد، وطبیعی است که در نقشهء جهانی یگانه کشوری که براساس ایدیالوژی اسلامی بنا یافته است و برای مردم ازبرپایی نظام اسلامی وعده داده است همین کشور ماست .
ــ جنرال صاحب ببخشید که سخن شما را قطع می نمایم، میخواهم ازشما بپرسم که درتمام دنیا هرقدر نظامی که وجود دارد ازنظام اسلام هراس دارند آیا درست فهمیده ام؟
ـ بلی !شما درست میفرمائید ولی فهمیدن راز این کشمکش به نظرمن خیلی ضروری است، که درین راستا نقش پاکستان بحیث یگانه کشور مسلمانی که براساس وعده برپایی نظام اسلامی بمردم بوجود آمده است خیلی دلچسپ است به نظر من، اگر مردم ما به باریکی این راز پی ببرند مطمئنا هرقدر فضای مایوسی ونا امیدی که وجود داشته باشد همه ازبین میرود، مردم ما باید بدانند که ما چرا قربانی میدهیم، چه نوع جنگی بالای ما تحمیل گردیده است، خود این جنگ قابل دید نیست ومیتوان گفت غیر مرئی است ، اما گرمی و حرارتش خیلی بلند است، هم ازناحیهء غربیها و هم وازناحیهء ما مسلمانان، همه درین کوشش وتلاش اند وازهمدیگر می پرسند که آیندهء جهان وسیستم حکومتداری به کجا کشانیده خواهد شد، چگونه افکار وایدیالوژی آیندهء نظامها را سمت وسو خواهد بخشید، همهء این موضوعات فعلا افکار مردم را بخود جلب کرده است، درین گیرو دار، تقدیر پاکستان با چنین چالش ها گره خورده است، اگر یک قوت جدید ظهور میکند ، من هرگز آماده نیستم که بپذیرم که این قوت جدید بخاطر یازدهم سپتمبر ظهور کرده است، حادثهء یازدهم سپتمبر در ذات خود یک حادثهء جنایی بود، که قبل ازجنایی بودنش دراصل یک دروغ شاخدار بود،
ــ بلی! خود امریکاییها نیز درین باره سوالهای زیادی را مطرح کردند.
ــ بلی! اگر شما به ویبسایت اف بی آی بروید آنها خودشان اعتراف کرده اند که دربارهء دست داشتن اسامه بن لادن اسناد موثق در دست نیست، پرسش دیگر این است که اگر واقعا اسامه درحادثهء یازده هم سپتمبر دست میداشت، چرا اورا زنده دستگیرنکردند واز او درین باره تحقیقات صورت نگرفت، کسیکه نزدش اسنادی وجود داشته باشد ، وازنظر فزیکی قدرت خلق کدام مزاحمت را هم نداشته باشد چرا چنین شخص را باید زنده دستگیر نکرد؟ بناء معلوم شد که این سر وصدا در اصل این یک سناریوی دروغ بود، ودرتاریخ دنیا تاکنون چنین دروغ بزرگی به اندازهء این موضوع کسی نگفته است، واین یک بهانه بود برای اشغال یک کشور، من همیشه گفته ام که حادثهء یازده هم سپمتبر یک بهانه بود برای اشغال افغانستان و هدف قرار دادن پاکستان.
بخاطریکه پاکستان یک قدرت هسته ایی است، کشوری است که براساس یک نظریه وایدیالوژی بوجود آمده است، پاکستان کشوریست که پیدایش وتولدش با نام اسلام گره خورده است، هرچند میتوان گفت که : پاکستان بحیث یک واقعیت جغرافیایی بعدتر بوجود آمد ولی فکر وخیال وآرزوی ایجاد همچو یک سرزمین خدا داد برای مسلمانان نیم قارهء هند سالها قبل ازایجادش دل ودماغ بسیاری ازبزرگان ما را بخود مشغول داشته بود ، بناء پاکستان ما درشرایط حاضر دارای یک سلسله امتیازات ایست که چشم پوشی ازآن امکان ندارد، پاکستان کشوریست که ازنظر خوراکی متکی بخود می باشد، ازنظر مواد سوخت پاکستان خود کفا می باشد، ملت پاکستان یک ملت بزرگ است، مانند مردم افغانستان کوچک نیست ودرعقب آن چین قرار دارد.
ــ آیا من درست فهمیده ام که شما میخواهید بفرمائید که بخاطر همین مسایلی که ذکر کردید، درتمام طرحها وپلانهای جدید امریکا پاکستان شامل می باشد؟
ـــ دقیقا ! میخواهم بگویم که آنچه که خانم کاندلیزا رایس ازشرق میانهء بزرگ حرف میزد درآن شرق میانهء بزرگ ،پاکستان هم شامل بود، درآن نقشه، مناطق اف/ پاک/ ( افغانستان / پاکستان) میدان جنگ تشخیص داده شده است، قبل ازآن چنین حرفهای شنیده نشده بود ولی بهرصورت امروز ما شکار چنین پلانها گردیده ایم، شخصیتی مانند جنرال مشرف که یک شخص خود خواه ، از دین دور، ازتاریخ بی خبر برسرنوشت ما حاکم گردید وظلم وتشدد بالای مردم فزونی یافت ولی بازهم الحمد لله که مدد الله تعالی باما بود و الله بزرگ مارا بطرف کامیابی رهنمونی میکند که درین باره هیچ جای شک وجود ندارد ولی بهرصورت به این پرسش باید پاسخ دهم که کشمکش بخاطر چیست؟ کشمکش بخاطر این است که درجهان غرب دموکراسی غربی به طرف ناکامی وسقوط درحرکت است، نظام غرب مسیحی براساس کتاب دینی شان ( بابیل) استوار نیست، این کتاب برای ما مسلمانان هم قابل احترام است ومقدس است، چنانچه که برادران مسیحی هموطن ما درپاکستان میدانند که ما به دین ومقدسات آنها احترام داریم ولی نظام غربیها براساس احکام بابیل نیست ونه هم تورات نزد یهودیها بحیث یک قانون زنده گی قابل استفاده می باشد یگانه کتابی که بحیث قانون مکمل برای بشریت نازل شده همانا قرآن است که درآن ازشکل گیری خانواده گرفته تا ساختار نظام درآن بحث شده است، آنچه را که ما به آن دین میگوئیم، مجموعه ایی ازاحکام ودساتیر الهی است که درپرتو آن زنده گی خود را بحیث پیرو آن دین باید سروسامان دهیم وبخاطر همین مقصد کشور پاکستان قایم گردیده است.
ــ میخواهید بگوئید که خدا درقرآن فرموده که امروز دین شما را تکمیل نموده ام؟
ـــ دقیقا! خداوند این را فرموده که دین تکمیل گردیده واین کتاب یک قانون مکمل آسمانی برای مسلمانان می باشد.
ـ یعنی اینکه دیگر به هیچ قانونی ضرورت نیست؟
ـــ برای اساسات زنده گی به قانونگذاری هیچ ضرورت نیست، ومن از قائد اعظم (علی جناح) روایت میکنم که در انقلاب لاهور درسال 1941 درماه مارچ که یک شاگر مدرسهء اسلامی عثمانیه از ایشان پرسید که همان سوال وجواب تاهنوز درگوشم طنین انداز است : آن شاگرد پرسید: قایدا رهبرا! ریاست سکولار با ریاست اسلامی ازهم چه فرق دارند؟ خوب متوجه شوید! قاید اعظم فرمودند که ریاست اسلامی آن است که درآن قانون واحکام خداوندی جاری می باشد، که درآن نه کدام دیکتاتور ونه هم کدام پادشاه ونه هم کدام پارلمان اجازه میداشته باشند که خودشان را فوق آن قانون بدانند، این قول خود قاید اعظم است که امروز بعضی ها به وی لقب سکولار را داده اند، بناء میتوانم بگویم که پاکستان یک انقلاب بی پایان است، یعنی اینکه این انقلاب مانند یک زینه است که مرحله به مرحله درحال تکیل شدن است ، ولی بیان این مطلب خیلی ضروری است که برپایی نظام اسلامی به معنای حکومت ملاها نیست، من اکثر اوقات با این پرسش مواجه می شوم که آیا نظام اسلامی نظام ملاها وطلبه های دین است ، درحالیکه این برداشت غلط است ومن آنرا رد میکنم، مولوی اگر فرقه گرایی میکند، اوهرگز با اسلام پیوندی ندارد، ازآنجائیکه من با آنها ازنزدیک درارتباط هستم میدانم که مشکل درکجاست؟ فرقه گرایی چیست؟ چه کسانی فرقه گرا هستند؟ هستند کسانیکه به فرقه گرایی دینی گرایش دارند تعدادی هم فرقه گرایی سیاسی را دامن میزنند، من میگویم که بیائید که سیستم چند حربی را ختم کنیم، قانون خدا را حاکم بسازیم ومطابق ارشادات قرآن هرکی ازآن عدول کرد اورا سرزنش نمائیم، اگر کسانی که معتقدند که بغیراز سیستم چند حزبی وپلورالیزم غربی درعصر حاضر دیگر هیچ سیستم ونظامی کارایی ندارد ، من برایشان سیستم چین را مثال میزنم که یکبار به چین نگاه کنید! آیا درآنجا سیستم چند حزبی وپلورالیزم غربی وجود دارد؟ نخیر! چرا چین درحال بیشرفت وترقی است؟ راز ترقی وپیشرفت چین درکجاست؟ آیا سیستم چند حزبی درآنجا ممنوع نیست؟
ــ سیستم یک حزبی؟
ــ بلی ! سیستم یک حزبی ولی دررأس آن یک شورا که تمام فیصله های آن مرعی الاجرا می باشد،
ــ بدون بحران، بدون هنگامه آرایی وبدون سر وصدا وهیاهو درحال پیش رفت است.
ــ بلی نه سر وصدا ونه هم غالمغال ولی راه ترقی وپیشرفت را به سرعت برق درحال پیمودن است، اگر سرعت پیشرفت چین را با پاکستان مقایسه نمائیم اصلا قابل مقایسه نیست، زیرا دوسال بعداز تولد پاکستان انقلاب فرهنگی درچین آغاز گردید وحالا به بالا ترین مدارج پیشرفت وترقی نایل گردیده اند، بناء این کشمکشی که حالا می بنید ، کشمکش نظام هاست، پس حالا که جنگ وکشمکش بالای ساختار نظام است ، باید بدانید که پاکستان درین کشمکش هدف قرار گرفته است، باید پاکستان دو راه درپیش دارد یا باید خودش را با نظم نوین جهانی همراه سازد ویا هم خدای ناخواسته نابودی وشکست را قبول کند، ولی جای خوشی این است که این نظم نوین جهانی فعلا درخود کشورهای غربی پایه های آن درحال فرو ریختن است، اگر شما به بغاوت اشغالگران بازار وال استریت توجه کنید، به بغاوت طرفداران مخالف جهانی شدن اقتصاد توجه کنید، به بغاوت بیکاران وگرسنه ها و کسانیکه برضد مالیه نپردازان درکشورهای اروپایی به جاده ها میریزند توجه کنید نشانه های فرو ریختن نظم نوین جهانی را بخوبی مشاهده میکنید،
ــ بغاوت های داخلی که علیه نظام های خودشان درغرب براه می افتد.
ــ بلی بغاوت شهروندان کشورهای غربی علیه نظامهای حاکم که مردم ازینقدر ظلم وبیعدالتی به ستوه آمده اند که سیستم حکومتداری شان غلط ثابت شده است، اروپا به کسر بودجه مواجه شده ازآن بیشتر امریکا به کسربودجه سالانه مواجه می باشد، آیا میدانید که کسربودجه اش چقدر است؟ شانزده تریلیون دالر.
ــ پنج تریلیون دالر را که ازچین مقروض است وباید به چین آن را پرداخت کند.
بخش دوم:
ـــ جنرال صاحب لطفا به این موضوع پاسخ بدهید که آیا امریکا بعداز سال 2014 ازافغانستان خارج می شود یانه؟
ـــ سوال خیلی دلچسپی است، ولی پیش ازآن اجازه دهید که این موضوع را خدمت شما عرض نمایم که : ما وشما ودیگر بیننده های عزیزیکه ما وشما را می بینند خوشبخت هستیم که درزنده گی خود شکست ابرقدرتهای جهانی را یکی پی دیگر می بنیم جای شکر است که اینکه زنده هستیم ونفس می کشیم وبچشم سر تحولات سریع را می بنیم خیلی خوشبخت هستیم، هرچند که افتاده گی های بزرگی را نیز تجربه میکنیم ولی ازنتایج حاصلهء آن باید خیلی خوش باشیم که تمام تحولات تاریخ را به چشم سر می بنیم واین سوال را ازخود میکنیم که آیا درکنار حق قرار بگیریم ویا ازباطل، آیا آینده نگر باشیم ویا به ماضی توجه نمائیم.
ــ یعنی که درلحظات اساس زنده گی قرار داریم؛
ـــ بالکل، فقط مانند ایستادن در مرکز چارراه حوادث تاریخ که خود باید موضع خویش را انتخاب نمائیم. بزرگترین تحول تاریخی را به چشم خود می بینم ، چیزیکه امروز خود را برندهء آن احساس میکنم وطرف مقابل آنرا باخته است، امروز عملا شکست دشمن را شاهد می باشم که بالای افغانستان چه حشر برپاست، تا حال سی هزار نفر قشون عسکری افغانستان را بی سر وصدا ترک داده اند، وشصت وهشت هزار دیگر تا کنون موجود است، وبدبختی دیگر اینکه هفتاد هزار ارب دالر مدرن ترین تجهیزات و وسایل نظامی درین کشور موجود است که غرب خواهان بیرون بردن آنها ازخاک افغانستان می باشند که. فیوتن ...؟ صاحب درپاکستان برایشان گفته است که به جهنم بروید ازینطریق راهی وجود ندارد،
ـــ یعنی اینکه غیرازپاکستان دیگر راهی برای بیرون کشیدن این وسایل نظامی وجود ندارد؟
ـــ بلی، دیگر راهی وجود ندارد جز راه هوایی، شش عشاریه پنج بلیون دالرهزینه می بردارد، واگر ازطریق پاکستان هم اینقدر وسایل را خارج نمایند همیقدر هزینه را دربرمیگیرد، وموضوع دیگری که چند روز پیش دریکی از روزنامه ها خواندم ، سی وپنج فیصد عساکریکه به کشورهای شان بازگشته اند وآنانیکه درین دوازه سال تبدیل گردیده اند، ازامراض روانی وجسمی ناشی ازتاثیرات جنگ افغانستان رنج می برند، مصارف اینقدر عساکر را بشمول خانواده های شان در آن روزنامه به شش تریلیون دالر تخمین زده است، بناء میتوان گفت که : غربیها هم ازنظر افتصادی همه چیز را باختند هم ازنظر معنوی وهم ازنظر نظامی ولوژیسکی کاملا شکست خوره اند.
ــ آیا میتوانیم بگوئیم که بعدازشکست امریکا در ویتنام این دومین شکست امریکا درینجاست آیا این برداشت درست است؟
ــ نخیر! ازآن بمراتب بالاتر ، در جنگ ویتنام، حد اقل جزایر وپایگاه های بحری نزدیک به ویتنام وجود داشتند که کشتی های جنگی امریکا درآنجا مستقر وطیارات جنگی امریکا ازآنها برضد ویتنام استفاده میکردند ولی افغانستان که کشور محاط به خشکه است وراه بحری ندارد، وفقط یگانه راه بحری که افغانستان را به بحر متصل می سازد کراچی است،
ــ جنرال صاحب، این پرسش را جواب بدهید که رهبری سیاسی ونظامی پاکستان کدام دو کار مهم را دربرابر افغانستان انجام داده میتوانند؟
ــ ازهمه مهمتر باید ما پاکستانیها به این توافق برسیم که کاملا در امور داخلی مردم افغانستان مداخلات را قطع نمائیم، کاری را که امریکا خواهان آن می باشد و به نحوی میخواهد پای پاکستان را درمعضلهء افغانستان دخیل سازد باید ازآن اجتناب نمائیم، چنانچه درجلسهء اردن جان کیری هیئت پاکستانی را ملاقات نمود واو از پاکستانیها خواست که در قسمت تامین امنیت بعدازخروج قوای ناتو در افغانستان باید همکاری کنیم، من پرسیدم زمانیکه میخواستید به افغانستان بیائید ازکسی مشوره خواسته بودید؟ نخیر! بلکه خودتان آمدید ولی حالا که میخواهید بیرون شوید باید خودتان بیرون شوید، واین مربوط خودتان است، ولی آنها درمورد خروج باعزت ویا هم ذلت بار فکر میکنند که درهردوصورت امریکا شکست خورده است،
ـــ یک خروج با افتخار؟
ــ نخیر! درشکست چه افتخار است، بلکه آنها خروج نسبتا آرام ومطمئن را جستجو میکنند، ولی با وجود این شکست نظامی واخلاقی بازهم یک بازی را براه انداخته است تا ازبرپایی یک نظام ، مطمئن شود که بعداز خروج قوایش چه نوع یک نظام درآنکشور مستقر خواهد شد، اگر شریعت اسلامی درآنکشور برقرار شود چنین نظامی برای امریکا مرگ همیشه گی را درسراسر دنیا درقبال دارد، من کسی بوده ام که تا حال با بسیاری امریکاییها چه ژورنالیست ویاهم جواسیسی که درلباس ژورنالیست بامن ملاقات کرده اند دید وبازدید داشته ام، با رجال وشخصیتها وکارمندان ملل متحد ملاقات داشته ام، بانمایندهء خاص سرمنشی ملل متحد درامور افغانستان ملاقات کرده ام، همهء این افراد گفته اند که تمام شرایط مخالفین را قبول داریم ولی این شرط را هرگز پذیرفته نمیتوانیم که نظام اسلامی در افغانستان برقرار گردد، این را کشورهای غربی قبول کرده نمیتوانند، من برایشان میگویم : پس بجنگید هرقدر که میتوانید، بیست سال دیگرهم بجنگیید ، ولی این را بدانید که این کار ممکن نیست ونه هم با عقل وخرد بشری همخوانی دارد.
ــ جنرال صاحب این رابگوئید که نظام شریعت ویا انفاذ شریعت از دید شما آمدنی است؟
ـــ بلکل ! درین هیچ شک وشبهه ای وجود ندارد،
بخش سوم:
جنرال حمید گل: تمام این بزرگها ومتصوفین از افغانستان به کشورما آمده اند، ما با افغانها تاریخ مشترک داریم همهء چیزما از آنطرف مرز آمده است، اگر صوفی بوده ویا مجاهدی بوده همهء آنها ریشه درافغانستان دارند، مثلا داتا گنج بخش صاحب ازکجا آمده است؟ لعل شهباز قلندرصاحب ازکجا آمده است؟ معین الدین چشتی رحمه الله علیه ازکجا آمده است؟ شاه عبدالله غازی ازکجا آمده است خلاصه هر بزرگ وصوفی ومجاهدی را که درکشورخویش وهند می بنیم همه ازافغانستان آمده اند وافغان بوده اند، به همین خاطر است که من میگویم که هندوستان دربرابر جریان طبیعی تاریخ خیلی غلط ایستاده است، یکی ازفلاسفه مقولهء خیلی زیبا گفته است که تاریخ، جز ارابهء جغرافیه چیز دیگرنیست، وخاصیت جغرافیایی سرزمین افغان طوری است که درآن هیچ اشغالگری پیروز نشده است وما خودما را با افغانها درین باره شریک میدانیم،
ــ جنرال صاحب حالا باید زمامداران پاکستان دربرابرامریکا چه کنند؟ سازش ویا مخالفت ویاچی؟
ــ امریکا آن ببر خونخوار است که ازپشت مارا خنجر زده است وهروقت که به ما ضرورت پیدا کرده ازما استفاده کرده ولی زمانی که منافعش اقتضا کرده با دشمنان سوگند خوردهء پاکستان دست دوستی داده وبرای ازبین بردن پاکستان دسیسه سازی کرده است همین امروز با موساد اسرائیل وهندوستان یکی شده است وبرای بی ثبات سازی پاکستان نقشه می کشد، دربلوچستان ببنید که چندی پیش نمایندهء ملل متحد آنجا سفر کرده وبا باغیان بلوچ ملاقات نمود، اینقدر سازشهای خائنانه علیه پاکستان دیگر کدام دشمن انجام میدهد؟
ـــ جنرال صاحب، باوجود این شواهد روشن چرا زمامداران ومسؤولین کشورما چنین مداخلات آشکار را نمی بینند علت چیست؟
ـــ متاسفانه باید بگویم که درطول این پنج سال، هرقدر زمامدار ومسؤولی که دیده اید همه بخواست امریکا بقدرت رسیده اند وازخود کدام ارادهء مستقل نداشته اند، واین تضمین داخلی را کیها به امریکایی ها داده اند؟ خوب! مسایلی است که نباید مرا مجبور سازید که همهء چیزها را فاش سازم، ولی بیننده ها میدانند که من چه میگویم/...
بهرترتیب این سخن را بجایش میگذارم دربارهء بخش دوم سوال تان باید بگویم فیصلهء دومی را که باید زمام داران ما دربرابر امریکا درپیش گیرند عبارت از این است که : تا وقتیکه امریکا کاملا تسلیم نشده است، ودربرابر خواست پاکستان مبنی بر حفظ توازن روابط میان هند وپاکستان سیاست بیطرفانه اختیار نکرده تا آنوقت باید با امریکا وارد هیچ معامله ای سیاسی نشویم، دقیقا مطابق همان ضرب المثل خودشان که هیچگونه نان چاشت مفت درجهان وجود ندارد ما باید خواستهای مارا ازامریکا واضح مطالبه نمائیم خواست ما چیست؟
/ مسلهء کشمیر ما را باهندوستان باید امریکا حل کند، موضوعی که روزی آنها با ما شانه داده بودند واین موضوع انسانی است بالاخره مسأله حیات وممات یک ملت است،
ــ مسأله ایکه درسازمان ملل متحد نیز قبول شده است؟
ــ نه تنها که قبول شده است بلکه دررابطه به آن فیصله نامهء سازمان ملل متحد موجود است، که درآن فیصله نامه به إعطای حق ارادیت کشمیریها فیصله شده است،
ــ میخواهم ازشما بپرسم که تا وقتیکه مسألهء ما با کشمیر حل نگردیده است آیا بازنمودن راه تجارتی وترازیتی ورفت وآمد شهروندان هردوکشور خودش یک دیوانگی نیست؟
ــ درین باره امروز باشما میخواهم صحبت دل خود را نمایم: درحقیقت، امروز فلسفهء وجودی کشورما بحیث یک کشور وسرزمین زیر سوال رفته است، مقصد ازایجاد کشور ما چی است؟ ( مرامنامه) که به اساس آن کشور ما ایجاد گردیده نزد بعضی ها روشن نیست، ، همان مرامنامهء ایکه براساس آن ما کشور وسرزمین خویش بوجود آوردیم ودرآن اقلیتهای دینی نیز امضا کرده وبراساس آن قاید اعظم گفته است که مطابق همین آئین باید نظام حکومتداری برپا شود ، حالا فرض بفرمائید که کسی پیدا میشود وبخاطریکه هندوستان آب را برویش بسته است او دربرابر دشمن دیرین دستهایش بالا میکند که آری! ما را ببخشید ما غلط کردیم، قاید اعظم بناحق ما را ازپیکرشما جدا ساخت، دقیقا امروز کسانی برسر اقتدار میایند که فلسفهء وجودی پاکستان را زیر سوال می برند، قرار داد مقاصد را اسناد اضافه وزاید میخوانند، به قاید اعظم میگویند که گفتارش احمقانه بوده است، ودراصل سیکولار بود، چنین بود وچنان بود وباسردار کمونیست مشرب بلوچ دست را یکی کرد واورا بالای ما مسلط ساخت، وغیره حرفهای احمقانه .....دیگر.... ولی من ازین جنرال صاحب بازنشسته می پرسم که خودت درزمان حاکمیت خودت چه کردی؟
بهرترتیب، درمیان رهبران سیاسی یگانه رهبرسیاسی را که ما خیلی زیاد حمایت نمودیم او میا نواز شریف بود،
قسمت چهارم:
بازهم فلسفهء وجودی پاکستان
دربارهء فلسفهء وجودی کشورما باید عرض کنم که ما یک کشور استثنایی درجهان استیم، امروز فلسفهء وجودی کشورما که توسط یتیمان وبیوه زنان واسیران بوجود آمده است لا وارث است وهیچ کسی نیست که ازین نظریه دفاع نماید، میتوانم بگویم که قاید اعظم ما لا وارث است، کیست آن وارث حقیقی قاید اعظم ما؟ امروز ازحزب مسلم لیگ این امید میرفت که او بتواند درتقویت این فکر ونظریه کاری ازپیش ببرد ، او که قبلا مشهور به گرایشهای راستگرایانه بود ولی امروز آنقدر ازنظریه وایدیالوژی پاکستانی، خودش را دور ساخته است که هرگز قابل تصور نمی باشد، به هند خود را نزدیک می سازد، واحتمالا که توسط کدام امریکایی تحت تاثیر قرار گرفته است.
ــ آیا همین موضوع است که او برخلاف روش قبلی اش اکنون آن روابط گرم وصمیمانه اش را با احزاب دینی ندارد؟
ــ بلی ! او می ترسد که برچسب افراطی ویا تروریست را توسط امریکا نخورد، ازبکاربردن کلمهء جهاد می ترسد، ازحل مسألهء اب باهندوستان می ترسد، مسأله گاز را که برایتان گفتم او چه کرد، ازتماس گرفتن به مسألهء افغانستان او می ترسد پس حالا سوال اساسی این است که رهبر سیاسی کی است؟ ولی این را بدانید که نظریهء پاکستان تا همین اکنون در دل وقلب مردم جا دارد، آخرین آمارگیری که ( برتیش کونسل) انجام داده نشان میدهد که: هفتاد درصد جوانان پاکستانی خواهان برقراری نظام اسلامی می باشند، سیزده درصد گفته اند که نظام غربی را میخواهند، فقط سیزده درصد، پس معلوم میشود که نظام غیر اسلامی درین کشور یک نظام مردود است؛ بناء توصیهء من به سیاست مداران پاکستان این است که این لاش بدبوی مرده را (نظام غربی ) را دیگر بلند نسازید؛ بلکه لازم این است که این لاش باید دفن گردد.
ـــ میخواهید بگوئید که آن نظریه ای که طبق آن کشور آن پاکستان ایجاد گردید دفن کردن آن خیانت است؟
ـــ بلکل یک خیانت عظیم ونابخشودنی، دلم برای آنانیکه درپی تاویلات جدید اند می سوزد که این بیچاره ها چقدر گمراه شده اند، اینگونه افراد شجاعت ندارند، آنهایکه یک ابرقدرت را شکست دادند امروز هم دربرابر یک اشغال دیگر میجنگند، چرا با آنها مدد نمی کنیم، زمانیکه شهاب الدین غوری واحمدشاه ابدالی به مدد پدران ما اینجا آمدند آیا اولادهایشان مستحق کمک ما نیستند؟ چرا به سنگرها نمی رویم وآنها را مدد نمی رسانیم؟
ــ یعنی شما ازآنچه که انجام داده اید شرمنده نیستید؟
ـــ چرا شرمنده باشم؟ مگر ازتاریخ احمدشاه ابدالی خبر نداریم که او درجنگ مراته چقدر هندو را کشت ومسلمانان هندوستان را یاری رسانید؟ ازمحمود غزنوی وشهاب الدین غوری مگر نشنیده ایم؟
ــ جنرال صاحب این را بگوئید که زمانیکه با امریکایی ها گاهی ملاقات میکنید، آیا آنها درزمینهء خروج نیروهای شان ازشما چیزی می پرسند؟
ــ سلیم صاحب یک حرف را بشما میزنم که خدا حاضر وشاهد است که مرا بسیاریها میگویند که تو خیلی حرفهای خطرناک میزنی وچنان وچنین میگویی که به ضررت تمام میشود، ولی من بشما راست میگویم که باورم این است که یگانه ذاتی که مرا درهمه حال ازهرخطر حفظ میکند او ذات باری تعالی است ومن همیشه بر او توکل نموده ام، روزی سفیر چین نزدم آمد وگفت که ما درسازمان ملل متحد یک فیصله نامه را درمورد تو بلاک نمودیم، من برایش گفتم کار خوبی کردید خیلی ممنون، ولی با تمام خطرات وتهدیدهای که متوجه من بوده من هرگز ازین موضوع انکار نکرده ام که : جلال الدین حقانی دوست صمیمی من بوده است، حالا هم میگویم که او دوست من است، او به همان اندازه یک پاکستانی است که من هستم، بهمین ترتیب حکمتیار، دربارهء پرسش شما میتوانم بگویم که بلی!
هرامریکایی که نزدم آمده است من باوی صریح صحبت کرده ام وراه های خوب وخراب را برایش نشان داده ام، برایشان گفته ام که کدام راه ها ممکن است وکدام ها راه ها غیرممکن.
من به امریکایی ها گفته ام که برپایی یک نظام غربی درافغانستان براساس مفکورهء نشست ( بن) یک خواب وخیال است وچنین نظریه ایی درکشوری مثل افغانستان هرگز جنبهء عملی ندارد؛ وبعداز خروج قوای تان برای یک روز هم دوام نمی آورد،
دوم مسأله ایکه برای شان گفته ام این است که هرنوع حکومت ائتلافی در افغانستان نا ممکن است، زیرا ائتلاف میان حق وباطل هرگز ممکن نیست، موضوع سومی که به آنها گفته ام این است که : درافغانستان ایجاد پایگاه های نظامی هرگز امکان ندارد،
نزد من یک خبرنگار امریکایی بنام جورج کرایل درسال 2002 آمد وپرسید که جنرال من اگر بعد ازپنج سال نزد خودت بیایم چه سوالی را باید ازخودت مطرح نمایم، من برایش گفتم که درآن وقت خودت باید ازمن بپرسی که به چه شکل جان خودرا نجات دهیم؟ همان شخص درسال 2008 نزدم آمد وگفت : جنرال یادت هست که من چندسال قبل ازخودت یک سوال نموده بودم که بعدازپنج سال چه سوالی را ازتو مطرح کنم؟ من هرقدر چرت زدم بیادم نیامد ولی او خودش آنرا بیادم آورد وگفت من دقیقا همان پرسش را حالا ازخودت مطرح می سازم که : چگونه ازین مهلکه جان سالم بدر بریم؟ من برایش گفتم ، تسلیمی را قبول کنید واز افغانستان قوای تان را بیرون کنید".
ــ جنرال صاحب! آیا این نتیجه درست خواهد بود که امریکایی ها از افغانستان خارج میشوند حالا بر مقامات پاکستان لازم است که موضوع داخلی افغانستان را به خود مردم آنکشور واگذار نمایند؟
بالکل! شما صحیح گفتید، هرگز دیگر به پاکستان لازم نیست تا درامور داخلی این کشور مداخله نماید، هرنوع نظام را ک مردم آنکشور انتخاب میکنند، موضوع داخلی خودشان است، اگر نظام اسلامی برقرار میگردد، این نظام هرگز به ضررما پاکستانی ها نیست، زیرا تجربه نشان داد که بهترین مرحلهء دوستی میان افغانستان وپاکستان همان مرحلهء حاکمیت طالبان بود، امن وامان برقرار بود، همهء مردم بدون اسلحه درشهرها گشت وگذار می نمودند، من زمانی که آنزمان را بیاد می آورم ، خیلی افسوس میخورم که آن نوجوانان طالب بیچاره باچه اشتیاق وعلاقه خواهان برقراری نظام ایده آلی شان بودند ولی هیچ مشوره دهنده وامداد گری جز خدا نداشتند، علیه آنها تحریمهای سازمان ملل وضع گردید، ومن درسال 2001 تقریبا سه هفته قبل ازحادثهء یازدهم سپتمبر من طالبان را در یکی ازمهمانخانه های ارتش ملاقات نمودم به زیبایی نظام شان حسرت خوردم که چرا ما درپاکستان ازآن برخوردارنیستیم، همچو یک نظام زیبا را سقوط دادن ظلم بزرگی درتاریخ می باشد، ودرهمچو یک جنایت تاریخی متاسفانه پاکستان نیز همکاری نموده است، امروز یا فردا پاکستان ازین گناه عظیم خود هرگز فرار کرده نمیتواند، امروز برهمهء پاکستانیها لازم است تا اهداف ومرام قلسفهء وجودی کشورشان را ازسر به غور مطالعه نمایند، به دادگاه عالی بروند وبه قضات بگوئید که درپرتو این مرامنانه باید فیصله های قضایی تانرا صادر کنید، وتمام تناقضاتی که در نظام آئینی موجود است آنرا ختم کنید، این چیزیست که من به آن انقلاب نرم میگویم، اگر این کارر ا نمیکنید، پس انقلاب سخت درپیش است، چه انتخابات صورت بگیرد ویا نگیرد.
کسانیکه بزبان اردو آشنایی دارند اصل این گفتگو را دراینجا میتوانند مشاهده نمایند:
پيامها
27 می 2013, 07:29, توسط نادر
سخنان خیلی جالب و در عین زمان خیلی خطرناک برای کشور بیچاره ما!
وای بر مردم ساده دل افغانستان که با چه نوع دشمنان خطرناک و نوکران داخلی شان مواجه اند.
27 می 2013, 16:16, توسط ....
جنرال حمید گل حقایق را بیان کرده است ] خواست پاکستان همین بوده, تا زمانیکه هم تباری های اوغانی شان در این وطن وجود داشته باشند حیال پاکستان انگلیسی که لاف از بین بردن کمونیزم و پک سوسیالیزم و سقوط کاکمیت و فروپاشی اردو قوا امینی و زیربنا ها مهم ما را میززند را حت است زیرا نوکران شان برای اهداف غلامان انگلستان و کمونیزم چین !!! جان فشانی خواهند نمودند.
27 می 2013, 19:05, توسط Diablo
این جنرالک خرفت چه مفتخر هم است به گدا خانه بنام پاکستان! کجاست نوادگان بچه بیریش نادر افشار «احمق شاه توفدانی»!؟ این جنرال پاکستانی خوب به طبع دل نوادگان مفعول بابا سخن رانده است. بی جهت نیست که پشکون های تحمیق شده دین و مذهب از خریت برای نوکری پاکستانی ها بمب را حتی در مقعد شان هم جاه سازی میکنند. پدران سیاسی و معنوی مانند این جنرال را در آنسوی مرز دارند.