مقامات دولتی دستخوش وسواس موتر اند
نويسنده: سنجر قيام
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
داشتن چند عراده موتر یکی از الگوهای نمایش قدرت مقامات افغان است. وزیر داخله، با شش عراده، وزیر معارف با هفت عراده، سبغت الله مجددی رئیس مشرانو جرگه با پنج عراده و محمد یونس قانونی رئیس مجلس ملی با ده عراده موتر، سفر مینماید. بشردوست وکیل مردم در مجلس ملی در باره حرکت مقامات میگوید "فکر میکنی که یک کاروان در حرکت باشد، فکر نیمکنی یک نفر باشد، فکر میکنی که 50 یا 60 نفر است که به یک عروسی ویا فاتحه و یا میله میرود اما یک نفر است. حالا یک عادت پیدا شده که پنج یا شش موتر همرنگ و همسان است که نفهمی همان شخص عالی در کدام موتر نشسته است ... این یک نشانه توهین به ملت است" ارزش مجموعی تعداد موتر های که هر یک از مقامات ذکر شده با آن سفر مینمایند به چند صد هزار دالر امریکایی میرسد. رمضان بشردوست میگوید" تفسیر قرآن است که اسراف کننده برادر شیطان است" میلیون ها هموطن ما نه تنها موتر ندارند حتی به حمل و نقل همگانی دسترسی ندارند و حتی به جاده های موتر رو دسترسی ندارند. اصف ننگ سخنگوی وزارت امور پارلمانی میگوید "چرا یک وزیر یک فوق العاده گی در شهر داشته باشد، این یک نماد دموکراتیک جامعه نیست" وی در مورد اختصاص تعداد موتر های مقامات می افزاید "مطابق نورم دولت به آنها دو موتر نهایتأ سه موتر در نظر گرفته شده است، بخاطر استفاده اش" یکی از مقامات که دچار وسواس موتر است، رئیس کمیسیون مستقل مبارزه با فساد اداری و ارتشا است، موصوف به خاطر بدست آوردن موتر دلخواه اش فرمان رئیس دولت، کرزی را که خود شخص بسیار موتر دوست است، شکستاند. اقا کرزی طی فرمان 5211 به عزت الله واصفی امر خرید یک عراده موتر لندکروز، پرادو مودل 2006 به مبلغ 32000 دالر را داده است اما واصفی نظر به علاقهً وافری که به موتر دارد اقدام به خریداری یک عراده لکسیس پطرولی هشت سلندره به مبلغ 42000 نموده است. این وسیله نقلیه مصارف گران نگهداری و تیل دارد و برای یک ارگان دولتی غیر اقتصادی میباشد. مقامات ریاست مبارزه با فساد اداری و ارتشا حاضر نشدند منبع پول اضافی خرید موتر را به ما پاسخ دهند. یک عراده موتر لندکروزر مودل 2002 قبلأ طبق حکم 1708 در اختیار ریاست مبارزه با فساد اداری و ارتشا قرار گرفته بود، اما لودین صاحب رئیس اسبق این اداره موتر را بعد از برطرفی با خود به غنیمت برد و اداره امور طی مکتوبی آن موتر را به عزیزالله لودین بخشش میکند. از آصف ننگ در باره پرسیدم "عزیر الله لودین منعث رئیس کمیسیون انتخابات هم مستحق یک موتر میشود، امکان دارد که اگر باید در کمیسیون انتخابات برای لودین موتر جدید بخرند باز بهتر این است که از موتر کهنه خود استفاده نماید" شخص محوری یکی از دلایل عمده بوده است که دولت افغانستان تا حال موفق به ایجاد یک نظام اداری کارارا نشده است و دقیقأ همچو اقداماتی باعث جلوگیری از آن میشود، با تبدیل شدن رئیس یا وزیر وسایل و کادر اداره تبدیل میشود در بعضی از مواقع حتی پالیسی و اسم اداره هم تغیر میخورد. کمیسیون انتخابات یک نهاد مستقلی است که توسط ملل متحد و دیگر نهاد های خارجی ایجاد و تقویه گردیده است، این اداره صدها عراده موتر تا حال خریداری نموده است و خصوصأ بعد از ختم انتخابات نیازی برای آوردن موتر دیگری دیده نمیشود.
یکی از معمول ترین شیوه توجیع نمودن عراده جات، عنوان نمودن مسایل امنیتی میباشد، باز هم آصف ننگ، سخن گوی وزارت امور پارلمانی "مقامات موتر های تعقیبی فراوان استفاده میکنند، البته بعضی شخصیت های که شما از آن نام گرفتید، مثلآ جناب قانونی صاحب، جناب حضرت صاحب، جناب فضل هادی شینواری و همچو افراد بعضی اش اینطور هستند که چندین بار تحت حمله دشمن قرار گرفته اند و بعد از آن برای اینکه امنیت ایشان محکمتر شود و تحت پوشش امنیتی قرار گیرند، اما به نعوه که دولت و بودیجه ما ایجاب میکند" افزایش در تعداد موتر های هم رنگ و تعقیبی شاید راه حل کوتاه مدت باشد، امـــــا باید در اینجا تحاملی کرد و دید که چرا مردم اینقدر از رهبران و مقامات خود متنفر اند که اگر فرصتی مساید گردد از خون ایشان دریغ نخواهند کرد. یگانه راه تامین امنیت، آوردن امنیت سراسری، به تمام اتباع کشور است و تامین از راه تحقق عدالت اجتماعی است، فعلا در کشور امنیت امتیازی تامین است که تنها مقامات، سروتمندان و خارجیان مستحق آن بوده و تماشا دارند چه گونه ملت به کام مرگ و دهشت فرو میرود. پروین سادات مسوؤل ارتباط عامه مشرانو جرگه میگوید "موتر یک وسیله است که ما را به وظیفه میرساند. ضرورت به پنج – چهار موتری نیست که دنبال ما برود، اگر ما بخواهیم که امنیت را تامین نماییم، ضرورت به چهار – پنج موتر نیست"
جهت تنظیم استفاده از عرادجات تیز رفتار دولتی نیاز به یک فرمان رئیس دولت میباشد تا در آن نوعیت، قیمت و یا ساخت عراده مشخص گردد در رژیم های قبلی مقامات تنها میتوانستد از یک مودل (ساخت) معین موتر استفاده نمایند. در سال های 1980 مقامات تنها میتوانستد موتر های والگا یا لادا خریداری نمایند در زمان شاهی موتر های روسی از عراده جات معمول در میان مقامات بود. در کشورهای دیگر رو به انکشاف و حتی انکشاف یافته نیز مقامات تنها میتوانند از عراده جات ساخت کارخانه های داخلی خریداری کنند.
وزرأ، معاونین، روسا و تعدادی از مدیران، مقاماتی اند که بست آنها در تشیکل، موتر دارد. یکی از هنگفت ترین مصارف دولت افغانستان خریداری موتر ها برای تشکیلات دولتی میباشد.
کشور های امداد کننده با در نظر داشت روند ارتباطی میان نهاد های دولت و داشتن نظام فرسودهً صادره و وارده جهت قایم نمودن ارتباطات، عراده جات زیادی را به نهاد های دولتی خصوصأ بخش امنیتی کمک نموده اند. با در نظر داشت وضعیت نامساعد جاده ها و شاه راه ها کشور های کمک کننده، اکثرأ موتر های، پیک اپ کمکدار را به افغانستان امداد نمودن اما از سوی دیگر ارزش این نوع موتر ها بسیار گران است. گرهار شویدر صدراعظم اسبق آلمان در زمان تسلیم دهی صد ها عراده موتر پیک اپ متسیبوشی به وزارت داخله گفت "یکی از رویا های من داشت یک متسیبوشی بعد از تقاعد است" اما افغانها نیز ندارند تا برای عملی شدن رویا های شان انتظار به تقاعد بکشند، انتظار باید تا زمانی کشید که یک مقام بدست بیاید. موتر های کمک شده جامعه بین المللی در پهلوی استفاده کاری آن جهت گشت و گزار شخصی موظفین نیز استفاده میگردد.
ادارت ولایات با قلت وسایل حمل و نقل هنوز هم مواجه هستند اما روئسای این ادارات مشکلی ندارد.
مادونان، با الهام از مقامات، از موتر های دولتی نه تنها استفاده شخصی نموده بلکه سوءاستفادهً نیز میکنند. آژیر موتر های پولیس و یا هم امبولانس ها صرفأ برای مواقع اضطراری بوده و استفاده از آن در خیابان ها بی نظمی را ایجاد میکند. بعضأ زمانی که موتر جهت حمل خانواده های پولیس استفاده میشود از آژیر آن جهت متفرق نمودن ترافیک استفاده میشود.
فروش تیل موتر های دولتی یکی از راه های درآمد موتر داران میباشد. یکی از تاثیر های منفی این اقدام تشویق راننده جهت محدود ساختن گشت و گذار میباشد، راننده گان کمتر مایل اند تا تمام پهره های وظیفوی خود را اجرا نمایند، ترجیع داده میشود تا در سایه توقف نموده و تیل خود را برای فروش حفظ نمایند. خداداد یکی از تیل فروشان مرادخانی را دیدم که از یک عراده موتر دولتی تیل بیرون می آورد "(موتر های دولتی تیل) میکشند، بسیار زیاد میکشند، دریور ها (راننده گان) تیل را میکشند، همان تیل را که دولت برایش میدهد، در مسیر شان، مثلأ از اینجا تا به پلچرخی، ده لیتر تا آنجا مصرف دارد، او را میدهد پانزده لیتر، معاش نیست، خریبی نیست، همان پنج لیتر را میکشد و میگوید این را بگیر و به من پیسه بده"
برای اثبات موقف و قدرت خود مقامات دولتی خصوصأ در ولایات در پهلوی موتر دولتی خویش از یک یا چند عراده موتر شیشه سیاه شخصی نیز استفاده مینمایند. این موتر های شخصی به شکلی در ساختار اداره مربوطه گنجانیده شده است و اکثرأ مصارف تیل و نگهداری آن از جانب دولت پرداخته میشود. زمانی که مسوؤلین چند موتر از منزل به دفتر و یا برعکس آن میروند این وضعیت مصادف است به زمانی که همه مردم در جاده ها هستند ولی مسوؤلین دارای چند موتره بدون در نظر داشت حضور دیگران یا در جناح مخالف جاده حرکت نموده و یا خیلی ها پرخاشگرانه با جریان ترافیک و عابرین برخورد می نمایند. سمونوال جان آغا امر حوزه یازده ترافیک به ما گفت "اکثرأ این موتر های (مقامات) که بدون دست میایند خظ سیر خود را منعرف میسازند، ترافیک مقابل را مسدود میسازند. خود به خود این به ما یک مشکل است" یکی از وکلا شورای ملی به روز نوروز که جاده همه مسدود بودند حوصله اش را از دست داده و به لت و کوب ترافیک پرداخته بود، سمونوال جان آغا " موظفین ترافیک ما در گردنه باغ بالا که مصروف اجرا وظایف خود بودند، خوب یک کسی که قوانین و مقررات ترافیک را مراحت نکرده و بلاخره به لت و کوب یکی- دو نفر از موظفین پرداخته بود"
پيامها
1 آپریل 2007, 04:29, توسط بصيربيگزاد
قيام عزيز سلام!
درست آمديد تا اينجا اميد وارم كه ادامه دهيد.لذت بردم از مقاله ات. جامعه شناسان ميگويند:زمانكه حاكمان و زمامداران يك كشور دست خوش، خوش گزراني ميشوند مرگ آنها فراهم ميشود. زيرا اينگونه عملكردها است كه تضاد ذهنييت هارا موجب ميشود.حاكمان در دنياي ديگر و مردم در ذهنييت ديگر.اين تضاد ذهنيتي ذوال حاكمان را فراهم ميكند.
1 آپریل 2007, 05:19, توسط مسعود: سویدن
انتقادبرای زدودن کاستیهاوتمیز راه از بیراه کار آمد ترین شیوه
است.
واما بکار گیری کلمات وردیف نمودن حروف برای عقده گشای چیزی است مذموم ونکوهیده وناتوان ازکمک برای زایل نمودن کژیها.
جای هیچ شک نیست که حرکات وعملکردهای انانیکه از موتر های زیاد استفاده میکنندبضرر وزیان دارای وبدوجه عامه تمام میشود.خوب در شرایط موجودمخالفین دولت وحتی گروهای بین دولت سیع در نابودی همدیگر دارندکسانیکه دست به ترور وکشتار میزنند با افراد عادی کاری ندارند.من فکر میکنم که مسایل مهم که حیات مردم وآزادی وشرف وعزت ووحدت ملی کشور را تهدید میکنندوخیلی هم روشن اندوملیاردها دالر که حیف میل گردیده ونشنلستهای شناخته شده فرهنگ وزبان وتاریخ اکثریت باشنده گان کشورادرزیر فشار استبدادی وقبیله سالاری له کرده اند وهر سحری که از خواب بلند میشوند یک طرح تازه را در راه سر کوبی اکثریت غیر قبیلوی خودارایه مدهند وآشکارا در زدبند با امریکایهاطرح یک زبانی را پیش میبرند وهمچنان بیشرمانه تمام بودجه وپول را دریک جهت انهم قندهار پکتیکا وهلمند مصرف میکنند وفعلا مصروف زدوبندو نا آرام ساختن شمال کشور استند باید نوشت وبگوش مردم وجهان رساند.اگر ژور نالیست ونویسنده وهرکه قلم بدست گرفته چیزی مینوسدشب وروز جنگ سالار وتفنگ سالار فریاد میزند دراینصورت واضیح است که خیانت ها وجنایات پاکستان وایران وروسیه وارتجاع عرب وارتجاع مذهبی گلوگیر داخلی وتوطیه ای ما فیهای سلاح ومواد مخدر ودریک حرف فقط بلند گوی است در اختیار امپریالیست جهانی . چه خوب بود اگر نویسنده وژور نالیست افغانستانی گای زمینی مینوشت وانسانی درفضای وسیع وبادید فراختر در بیداری ملی مردم تلاش میکرد ونه چونان زنان جاه مانده .تشکر.
.
بامید ایجاد تفکر ملی ومحو بیگانه پرستی واز بیگانه گوی.
آنلاین : http://hondoukosh@hotmail.com