دانشگاه زنانهء اسلامی، هدیهء متفکر دوم جهان

دانشگاه زنانهء اسلامی،هدیهء متفکر دوم جهان

دیده بان

اشرف غنی، بسیار چیز ها ی اسلامی، ساخته میرود؛ایشان، «کابینه اسلامی» ساخته؛ که هنوز در پشت پردهء اسرار است، کم کم، چشم و دل به جمال آن روشن خواهد شد!زندان ها را « اسلامی» ساخته؛ یعنی زود زود، سرنوشت زندانیان، تشخیص و تعیین میشود؛ رسیدگی به جرائم مطبوعاتی را اسلامی و فامیلی ساخته؛ یعنی اگر روزنامه ای ، سهوا و اتفاقا، نکته ای منتشر ساخت که بیضه داران اسلام را، ناراحت کرد؛ مامورین امنیتی حکومت،بیدرنگ دفتر روزنامه را« پلمپ» می کنند؛ همه اعضای دفتر روزنامه، حتا آشپز و متصدی امور چای و قند،محترمانه به محبس فراخوانده میشوند؛ تازه، تظاهرات خیابانی محصلان غیور اسلامی آغاز میشود؛ محصلان با چنان غیرتی یکباره ازدین نیاکان، دفاع می کنند و بر روزنامه نگاران خطاکار، لعنت میفرستند که آدم خیال میکند؛ مملکت در اشغال اجنبی است

وقتی دانشگاه، زنانه مردانه داشته باشد؛ بایستی، بس های شهری هم زنانه و مردانه داشته باشد؛ باید بانک ها هم زنانه ومردانه داشته باشد؛ باید فرودگاه ( میدان هوائی) هم ، زنانه و مردانه داشته باشد؛ باید سوپر مارکت ها هم، بخش زنانه و مردانه داشته باشد
اکنون بیش از هفتاد مرکز تحصیلات عالی و فاکولته های غیر دولتی، در کابل فعالیت دارد که دختر و پسر د رکنار هم، درس میخوانند و آسمان به زمین نیامده است

دانشگاه زنانه، به این مفهوم است که دین اسلام،برای زنان، اجازهءدرس خواندن نمی دهد؛واگر بدهد، در کنار مردان نمی دهد، تنها حقی که شریعت غرای محمدی ۱۴۰۰ سال پیش، برای خانم ها داده، « حق زائیدن» است
در عربستان ملک عبدالله برای دادن گواهینامه رانندگی، برای خانم ها، مشکل فقهی و شرعی دارد؛ در ایران،زنان ورزشکار، بخاطر حجاب های تحمیلی اسلامی، از اشتراک، در اغلب مسابقات جهانی، محروم میشوند.
درا یران اسلامی، به چهرهء زنان بدحجاب( کم حجاب)،توسط اسلامگرایان، تیزاب پاشیده میشود
گویااشرف غنی ، میخواهد، غلام حلقه بگوش« شورای علما ء» باشد تا به سرنوشت شاه امان الله خان، دچار نشود

اشرف غنی باید به جای ساختن دانشگاه زنانه ، که اقدامی تجملی، ارتجاعی و قبیله منشانه است؛ از سرکردگان اقوام، پارلمان ومولوی های مفت خور بخواهد،حق زنان رادر سده ۲۱ میلادی به رسمیت بشناسند
ایجاد یک ساختمان با دیوار های بلند و سیم خاردار به نام « پوهنتون زنانه» که شباهت به محبس پل چرخی داشته باشد ، چه دردی از درد ملت را دوا،خواهد کرد؟

بهتر آن است، دوباره، خط های ترانسپورتی بس شهری فعال گردد، به اندازهء کافی سرویس شهری ، تدارک دیده شود، تا شاگردان مدارس و فاکولته ها، سر وقت و بدون تاخیر به کلاس درس برسند؛ شبکهء موتر های غرازه و اهانت آمیز« تونس» متوقف شود.
بهتر آن است تا پروژه راه آهن و پروژه های زیر بنایی کشور،تکمیل شود.
قوانینی که بر بنیاد آن،بر زنان و کودکان، تجاوز میشود،ملغی گردد!

لازم است قانون پوهنتون هاوموسسات عالی آموزشی، که پنج سال است، بخاطر گنجانیده شدن ، واژهء « دانشگاه» از سوی ولسی جرگه در محاق توقف و تعطیل است؛ هر چه زودتر نافذ شود.حکومت، حق ندارد ، برای فارسی زبانان و دیگر زبانان افغانستان، تعیین تکلیف کند،کدام کلمه را استعمال کنند وبرای کاربرد کدام کلمه ، از « برادر بزرگ» اجازه دریافت دارند.
آیا، حکومتی که نخستین تقرر آن برای مقامات عالیه، شخصی بدنام و شکنجه گر خاد، بوده است ، به سوی مردم و گرایشهای ملی،رجوع خواهد کرد؟