کشتی جبار ثابت و جنرال جرات : خاموش کابل پرس !!!
نقدی بر کابل پرس از محمد انور اکبر
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
بارها شاهد بوده ایم که که سر دبیر کابل پرس? در خصوص مسایل که مورد پسند اش بوده سلیقه یی برخورد کرده ااست. اکثر اوقات که یکی از طرفین ماجرا یا از قوم پشتون بوده و یا هم عضویت اتلاف شمال را داشته است کامران میرهزار به اسرع وقت به دفاع از جانب مقابل یکی از این دو طرف و توهین و قضاوت عقده مندانه در حق این دو طرف( اتحاد شمال و قوم پشتون) برخاسته است. اما این بار کابل پرس که خود را بی طرف و نماینده ژورنالستان بی طرف و غیر وابسته می داند در قبال یک واقعه بسیار مهم خاموشی اختیار کرده. سوال اینجاست که چرا؟
قبل از آن باید به شرح ماجرا پرداخته شود:
زوز جمعه مورخ 18 جوزا لوی څارنوال کشور آقای جبار ثابت ادعاکرد که حین سفر به شمال کشور در در ولسوالی میربچه کوت کابل مورد حمله افراد مسلح جنرال جرت قرار گرفت. وی ادعا دارد که زمانیکه غرض جویا شدن از علت مسدود بودن سرک از موتر خو پیاده شد 40 نفر از محافظان جنرال جرت بوسیله قنداق کلاشینکوف موصوف را مورد لت و کوب قرار داده و بسوی موترش فیر نمودند. لوی سارنوال می گوید حمله ای که بر او صورت گرفت، برنامه ریزی شده بود و به منظوراختطاف او بود.
جنرال جرت این ادعای لوی څارنوال را رد کرده و ماجرا را بطوری دیگری بیان می کند. آقای جنرال ادعا دارد که در منطقه سرای خواجه کابل در حین یک راه بندی موتروانش توسط بوتل آب مورد حمله آقای ثابت قرار و خودش در حضور فامیلش مورد توهین و تحقیر قرار گرفت. او همجنان می گوید محافظان و افراد مسلح اعضای کاروان لوی څارنوال بر موتر او فیر نمودند که درین حالت موصوف در دفاع از خود به مقابله و جواب متقابل پرداخته.
اقرار آخرین گزارشات کمپنی امنیتی خاور مربوط آقای جرت منحل و افراد استخدام شده آی خلع سلاح شده اند و همجنان لوی څارنوال امر گرفتاری آقای جرت را صادر نموده است.
آقای جرت درین حالت خواستار مداخله رییس جمهور و بررسی و فیصله عادلانه این موضوع شده است.
اینکه کدام یکی از ادعا های فوق درست است من نمی خواهم قضاوت کنم و این شاید به مرور زمان روشن شود. سوالیکه در ذهن من ایجاد شده است این است که چرا کابل پرس خاموشی اختیار کرده و هیج ذکر یا قضاوت از این قضیه نکرده است. این در حالی است که مدریت کابل پرس در قبال موضوعات مختلف مانند قضیه ملالی جویا ، تنش و برخورت فیزیکی در پارلمان ، مسله سفما و استاد حبیب الله رفیع ، مسله رد صلاحیت داکتر اسپنتا و غیره موضوعات بی طرفی و سکوت اختیار نکرده و به اسرع وقت در مقابل نخبه گان قوم پشتون و یا اعضای اتحاد شمال که اکثراَ متشکل از قوم تاجک می باشند ، جبهه گیری نموده از جانب مقابل ایشان دفاع نموده.
این بار که در قضیه فوق الذکر هر دو طرف در گیر از افراد نه چندان مورد پسند قومی آقای میرهزار می باشند سکوت اختیار کرده. شاید هم آقای میرهزار دلیل داشته باشند. مثلاً اقای جنرال جرَت یک تاجک و عضو اتحاد شمال و اقای ثابت یک پشتون ، عضو سابق یک تنطیم جهادی و لوی څارنوال کشور می باشند که آقای میرهزار خاطره خوشی شاید نداشته باشد. آقای میرهزار خاموشی اختیار کرده چونکه او ، قومش ، و سازمانش! بدبین آیدالوژی و خط فکری هردو طرف درگیر می باشد. قضاوت کردن در حصه هردو طرف درگیر مخالف پالیسی سازمانی و قومی آقای میرهزار می باشد.
آقای میرهزار با این حرکت خود ثابت ساخت یک فرد بی طرف نمی باشد و همیشه در صدد ضربه زدن به افراد مربوط به اقوام نژادی دیگر می باشد. برعلاوه آن آقای میرهزار ثابت ساخت که همیشه به خاطر منافع قومی و سازمانی !!! اش سخن می راند و در غیر آن خاموش می نشیند.
==========
يادداشت سردبير
آقای محمد انور اکبر!
از ارسال انتقاد شما تشکر. باور کنيد من وقت پيدا نکردم تا در اين مورد بنويسم. من از شما خواننده ی عزيز می خواهم، در چنين مواردی دست به قلم ببريد. من متاسفانه نتواستم درباره ی حوادث جوزجان يا هجوم کوچی ها به جاغوری و بهسود، اعتصاب دانشجويان در هرات و..نيز بنويسم. با يک دست نمی توان چند تربز را بلند کرد. خوشحالم که شما همراه انتقاد از کابل پرس، درباره ی دادستان ثابت و جنرال جرات ياداوری کرديد اما نوشته ی شما هم چيز تازه ای نداشت. همه ی اين موارد را مردم در رسانه های مختلف خوانده اند و يا شنيده و يا ديده اند. من بيشتر دنبال دوسيه ی به اصطلاح وکلايی هستم که آقای ثابت آن را روی دست گرفته است. اين موضوع را من مهمتر يافتم. تحقيق می خواهد و منابعی که اسناد را در اختيارم قرار دهد. از آقای گل پاشا مجيدی ، رييس کميسيون مصونيت و امتيازات وکلا خواسته ام تا اسناد را در اختيارم قرار دهد. ايشان تاکنون نپذيرفته اند. به آقای ثابت تلفون کردم، سخنگو و دفتردار ايشان پاسخی ندادند.اميدوارم منابع ديگری پيدا شود که اسناد را در اختيارم قرار دهند. من تلاش می کنم. در ضمن در اين فصل سال، حمله ی کژدم ها به خانه های قديمی ساز نيز آغاز می شود. خير است به من رخصتی ندهيد اما اجازه می دهيد من هم مجالی داشته باشم و به اين قبيل امور نيز در خانه ی کرايه ای ام در کابل رسيدگی کنم؟ خواهش می کنم شما هم کمی همکار باشيد و نه اينکه انتقاد نکنيد، نه؛ اما به اين هم فکر کنيد که اگر کار نکنم، همين پول وصل شدن به اينترنت را هم نخواهم داشت. آنوقت شايد به ظن شما تبديل می شوم به فردی که نژادگرايی را در افغانستان بنيان نهاده است. کابل پرس رسانه ای مانند پژواک، تلويزيون طلوع، آريانا و يا... نيست که پول هنگفتی داشته باشد و بتواند به افراد پول دهد. همکاران من شما هستيد. هر وقت شما و ديگر خوانندگان اظهار نظر نکنيد و يا مقاله ای ارسال نشود، کابل پرس تنها با نوشته های من لطف چندانی نخواهد داشت. در ضمن جرَت شما را فقط در عنوان نوشته ی تان تبديل به جرات کردم. / شاد باشيد/ سردبير
Dear Mr MirHazar:
Attached is an article which i have written about the recent
indident between Jabar Sabet and General Jurat. It is exclusively written
and sent to your site. I hope you would not censor nor reject it. As they
are your priciples : No Censorship. I havenot seen any artice nor from you
or any other person on your site. So I hope you would post my article
before, writing anything from yourself, as you have failed to do so far. Let
me know if you have any objection.
regards,
Mohammad Anwar "Akbar"
پيام‌ها
10 جون 2007, 13:03
اگر لول سارنوال واقعا ً میخواهد خدمتی به افغانها کند باید بدون درنگ استعفی داده و اعلان کند که به حرف های او از برکت سوته امریکایی ها یک خر هم عمل نمیکند. اینکه یکی از دزدان بز کثیف مسعودوف خلع سلاح شود یا خیر هیچ دردی را دوا نمیکند. تمام کشور از برکت سوته امریکایی ها جنایتکار بدست جنایتکاران جنگی و دشمنان افغانستان سپرده شده است.
10 جون 2007, 23:56
دوستان خواننده!آهسته آهسته گپ از چوكات سياست و دپلوماسي به سگ جنگي تمام عيار تبديل ميشود. از يك طرف جنرال جرات و هم قطارانش دعوي دارند كه اگر قوت هاي خارجي نباشند ماچطور و چنان خواهيم كرد(مصاحبه آقاي مارشال) ولي فراموش ميكنندكه خود چطور از كلاب ومفاره ها به منصب جنرالي و مارشالي رسيدند.حرف مردم كابل را در جريان جنگهاي شوراي نظار با طالبان را فراموش كردندكه "كه تانك بگريز كه داتسن آمد"خوب درين پنج سال حكومت آقاي كرزي اينان چه مرداري نبود كه به روي گلبدين و طالب نماليدند.و حال نوبت آنها است كه عمل باالمثل نمايند چه در لوي سارنوالي چه در وزارت اطلاعات و كلتور و غيره.ميگويند پشك موش را براي صاحب خانه نميگيرد بلكه براي شكم خود.حركات لوي سارنوال صاحب هم ادامه سگ جنگي هاي دهه نود است(به حق است ول پر از عقده ها) و طالب هم تا دروازه هاي كابل رسيده تابه اين سگ جنگي ها پايان دهد.توكل مردم به خداكه چه ميشود.با عرض حرمت كابلي
11 جون 2007, 00:25
خیلی خوب گفتید برادر. اینها که حال بچه ترسانک میکنند که اینطور و آنطور میکنیم باید بیاد داشته باشند که این زور B-52 امریکا بود که اینها را مارشال و جنرال ساخت ورنه همه ما بیاد داریم که در روز های اخیر طالبان در کل افغانستان یک یا دو ولسوالی هم تحت تسلط این دزد ها نبود.
11 جون 2007, 07:56, توسط جبغویه
او بیخیر متعصب -طالبان به زور کی به وجود امد؟ به زور کی هنوز وجود دارند؟چند بی سواد به نام طالت که شاخه افغانی ای اس ای اندو از منسوب بودن انها به افغانستان همه شرم دارند نیروی مستقل است؟هر ادم عادی هم در افغانستان میداند که انها اجیران پاکستان اند که برای منافع پاکستان وامریکا زخمت میکشتد.طالبان یک کمیدی سیاسی است که برا ی کشور ما تراژیدی می افرینند!طللبان بازیچه ها عقب مانده ای اند که برای سرگرمی انسانهای متمدن خلق شده اند.طلبان نماد عقب ماندگی فکری وفرهنگی است. اشغال کشور به دست انها مایه سر افگندی برای تو باید باشد نه مایه افتخار.زیرا این وضعیت به روشنی بیان میکند که تو در چه حد از رشد سیاسی وفکری هستی که حاکمیت نا بکار وضد انسانی طالبان را بر خود و کشور خود میپذیری!
11 جون 2007, 17:42, توسط رحمن احمدزی
جبغویه!معلوم نیست این نام هم نیمه روسی نیمه تاجیکستانی است؟
آقای جبغویه!آیا یادتان رفته که همین طالب را که این چنین معرفی کرده ای قهرمان ساخته گی ملی تاجیکستانی تان مسعوداوف دزد وجنایت کار در اوایل پیدا شدن شان فرشته های نجات خواند به همراه استاد سفیح وبی عقلش ملا ربانی،وکمک های پولی وسلاح ومعلومات نظامی حکمتیار وحزب اسلامی را در اختیارشان قرارداد.وآنها را ترغیب کرد که براردان هزاره را اول مورد حمله قرار دهد.
ایا این دزد سنگ فروش بی سوادکوهستانیتاجیکستانی نبود که بدون سلاح ومحافظ به ملاقات همین بگفته شما مشکر افغانی آی اس آی رفت.
12 جون 2007, 11:58, توسط جبغويه
احمد زي جان:
سيماي اصلي طالب را كه برايت نشان دادم ترسيدي! مرا به مسعود ودشنام هاي تو كاري نيست .يا اينكه طا لب را كي چه گفته است به من ارتباط ندارد.خودت به دشنام دادن مصروف باش!اما جريان عقمانده -قرون وسطاي -اجيرومسخره اي بنام طالبان كه مايه شرم براي تمدن وفرهنگ ما است بايد افشا ودر برابر ان مردانه ايستاد گي كرد.اين جريان به حدي تاريك انديش وخرد ستيز است كه حتا براي جوامع بدوي وقبيلوي هزار سال پيش نيز قابل قبول نميتوانست باشد.اين گپ ها وشناخت من از طالبان است.در اين باره اگر بحث مفيد وروشنگرانه داريد بفرمايد.ورنه با در اميختن موضوعات مختلف وانحراف بحث حقيقت را نميتوان تغيير داد.
11 جون 2007, 11:21, توسط انور اکبر
تشکر آقای میرهزار !
البته در رابطه به جرّت که شما آن را جرات تصحیح کرده اید گفته شود که درست آن جُرأت می باشد. باید گفته شود که آن مشکل نابلد بودن من با فانت و تایپنگ فارسی بود. تشکر
12 جون 2007, 00:09
آقاي جفبو... بيايداز روي واقع بيني قضاوت نماييم و خودرا از چوكات تعصب بيرون نماييم.
با تاييد فرموده شماطالب از طرف آي اس آي تمويل ميگردند درين هيچ شكي نيست ولي آقايان رباني مسعود قانوني وغيره هادست پرورده اي اس اي نبودند.آيا در چتلستان كدام كوچه و مدرسه بنام ملاعمر ويا ملا بورجان وجود دارد ولي خبر نداري از كوچه رباني؟ولي خبر نداري كه آقاي قانوني چقدر پول آي اس آي را بخاطر اهراز پوست در شورا به مصرف رسانيده؟اينان به زنهاي ارزه ميمانندكه هر جا و با هر كي معامله ميكنند.اگر انسان متفكر و دور از تعصب هستيد همه را بايد ازروي واقع بيني ارزيابي نماييد.بياييد همه راكه به وطن ما جفا كردند يكسان ملامت نماييم.ملامت كردن حكمتيار ويا طالبان چتلي هاي روي اين دزدان را پاك نمي كنند. اگريك مرمي را حكمتيار و يا عمر كور فيير كرده پس يك مرمي را قهرمان؟؟؟ و باندش فير كرده آقاي مارشال چند بار سراي شهزاده را چوركرد.فكر ميكنم مردم پشتون هم خوشبختر هستند و هم از بعضي متعصبين هوشيار تر! چرا عقب جنايتكاران و اجنتان نميروند و چچهره آنها را شناختند.وا به حال آن بيسوادان سياسي و متعصبين كه هنور هم آرزوهاي خودرابا مارشالان وقهرمانان ساخت امريكاو روس وايران پيوند ميزنند.ضرب المثل مشهور وطني است كه بز به بره گفت شرمت را پت كن!!!!!!!!
خداوندبه همه ما بصيرت سياسي اعطا فرمايدتا از شرخائنين وجواسيس چه آي اس آي چه روس چه ايران و چه امريكا باشند خلاص شويم.به اميد روزيكه مارشال هاوحكمتيارهاوملاعمر هاوگليم جمهايك جا وباهم به گودال نيستي بروند/آمين يا رب لعلمين.
12 جون 2007, 12:16
جانم : چرا ميپنداري كه مخالفت با طالبان وافشاي چهره انها به معناي تاييد رباني -كرزي-حكمتيار و... است.خودت خو نام خدا سواد سياسي داري.هر با سوادي ميداند كه هر سخن جايي وهر نكته....عجب استدلالي!
15 جون 2007, 07:00, توسط عدالت دوست
دروغ گویان حافظه ندارند
همه هموطنان ما از جریان نبرد جبار ثابت وجرت اطلاع دارند اما انچه مهم است توضحیات پیام مجاهد در این رابطه است موضوع طوری عنوان شده که هنوز جمعیت ویا شورای نظار دولت دربین دولت افغانستان وحتی قدرتمند تر از دولت حامد کرزی است که دولت شورای نظار سربازان اردوی کرزی را خلع سلاح نموده واگر قضیه بدین گونه باشد خیلی خطرناک است وبه افرادی که توسط دی دی ار خلع سلاح شده ظلم شده چطور جمعیت ها ان همه جنایتش هنوز سلاح در اختیار داشته باشد ودیگران خلع سلاح باشد پس دیگران هم باید به فکر مسلح شدن مجدد باشند چرا که برتری کوچی ها جمعیتی ها در بودن اسلحه است عین مطب پیام مجاهد نشریه جمعیت را برای خوانندگان عزیز گذاشته تا خود قضاوتکنند
اختلافات ثابت وجرأت به صورت مسالمت آميز حل شد
روزجمعه 19/3/1386 لوي حارنوال عازم پروان ميشود، تراكم موترها درقسمت سراي خواجه وايجاد راه بندان، باعث ميشود كه آقاي ثابت غرض برطرف ساختن ازدحام وتسهيل ترافيك از سرك، ازموتر پايين شود وبه راهنمايي موترها بپردازد.
اما درهمين حال موتر آقاي جرأت كه همراه با خانواده بود از راه مي رسد، ميان موتروان آقاي جرأت وجناب لوي حارنوال حرف وحديثي رد وبدل ميشود، اما آقاي ثابت عنان ازكف مي‌دهد وبابوتل آب بر راننده جرأت حمله مي‌كند، اما جرأت براي يافتن چند وچون قضيه ازموتر پايين ميشود،
بگو ومگوهايي صورت مي گيرد، هردو درگير مي‌شوند ومشت ولگدي ميان هردو ردوبدل ميشود، بعدازختم جنجال آقاي ثابت، به كابل مراجعت مي‌كند وباتدوير كنفرانس خبري آن حادثه را به اطلاع عمومي مي رساند، اما گويي جناب رئيس جمهور كه از آن حادثه بسيار خشمگين وبيتاب شده بود وتحت تأثير احساسات غليظ قرارمي گيرد وتوان تحمل ازكف مي‌دهد، وتعداد ازافسران وسربازان پوليس را غرض دست گيري جنرال جرأت به صوب پنجشير مي فرستد، اما اين سربازان قبل از آن كه به خانه جـرأت برسند دردهنـه پنجشير ازسوي مؤظفين امنيتي برگردانده مي‌شوند.
اقدام دوم رئيس جمهور گسيل كردن تعداد سرباز پوليس به نهاد امنيتي خاور بوده است كه مربوط برادر جرأت مي باشد ازتلاشي آن نهاد نيز چيزي عايد حال نيروهاي امنيتي نمي‌شود.
اقدام سوم آقاي كرزي، صدور امر بازرسي منزل آقاي امان الله گذر به اتهام همكاري باجنرال جرأت بوده است كه اين اقدام نيز باواكنش منفي محافظان امان الله گذر مواجه ميشود وسربازان فرستاده شده خلع سلاح مي‌شوند.
بعد ازاين همه اقدامات جناب رئيس به اين نتيجه مي‌رسد كه اقدام خشونت آميز راه حل مشكلات نيست! بهتر آنست كه برشيطان انتقام گير لعنت فرستاده شود وكار به مصالحه كشانده شود وسخن از عفو وبخشش به ميان آيد وسرانجام هردوطرف تن به مصالحه دادند وغايله ختم به خير يافت.