واعظان که این جلوه بر محراب و منبر می کنند!
رژیم منحط و پوشالی ی که براساس القائات پاکستان برای سردمداران " جهان نوین" از جامعه و کشور ما، ساخته و پرداخته شد در هشت سال گذشته طوری عمل کرد که بیشتر از این شکی در خلاف اندیشی و سو نیت اش تردیدی باقی نگذاشته است.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اگرچند " فاشیسم " و " فاشیست " ها رسوا تر از آنند؛ که برای شناسایی یا معرفی نمودن آنها وقت گرانبها را حیف کرد، ولی این بیماری یعنی فاشیسم که اغوا گر عقل آدمی است، و با این شیوه انسان ها را به بند می کشد؛ و فاشیستان معاصر، به ویژه فاشیستان اوغان در کشور ما که گروه ها و حلقات و افراد مشخص و معینی را شامل میشوند، طوری عمل میکنند که به قول معروف " هم به نعل می کوبند و هم به میخ "!
از جانبی در بارۀ " ملت افغان " و دروغ شاخدار" هرکه از افغانستان است ، افغان است." برای دیگران موعظه میکنند، و از جانبی درست برخلاف گفتار شان عمل می نمایند!
"پيروان آرمان‌گراي فاشيسم، آن‌را جنبشي مي‌خوانند به رهبري گروهي از نخبگان قهرمان، متعهد، منضبط و آماده هر نوع عملي به منظور نجات كشور و از صحنه خارج كردن دشمنان مردم.
گفتمان فاشيسم مخالف "دموكراسي پارلماني" است و "حقوق مدني و سياسي" شهروندان را انكار مي‌كند، با اين استدلال كه مردم‌سالاري و رقابت آزاد "اتحاد واقعي" جامعه را به هم مي‌زند و به همين دليل فاشيستها عاشق جامعه خلقي() و توده‌اي‌اند كه حتي‌الامكان فاقد نهادهاي مدني باشد." 1
رژیم منحط و پوشالی ی که براساس القائات پاکستان برای سردمداران " جهان نوین" از جامعه و کشور ما، ساخته و پرداخته شد در هشت سال گذشته طوری عمل کرد که بیشتر از این شکی در خلاف اندیشی و سو نیت اش تردیدی باقی نگذاشته است.
این رژیم نه تنها قادر به ایجاد تغیر و تحولی مثبت در اجتماع ما نگشت؛ که به گونۀ روشن گفتمان " قومی " و " زبانی " را با هزینه کردن پولهای " خیرات " فربه تر ساخت.
اینک کرزی، پس از تاخیر بسیار اعضای کابینۀ آینده اش را برای بدست آوردن رای اعتماد، به مجلس نمایندگان معرفی کرده است و در شمار وزرای پیشنهادی نام سید مخدوم رهین، به عنوان وزیر فرهنگ هم به چشم میخورد.
سید مخدوم رهین، یکی از کسانیست که بیشتر عمرش را همراه با ظاهر ، شاه سابق، به سر برده و از همان آدرس هم به همایش بن و بعد همراه با ساختاری که از بن به کشور ما صادر گشت، وارد کابینه و کابل شد.
سید مخدوم رهین، زادۀ شهر کابل است و شخصیت آگاهیست که بدون شک در مقایسه با کسانی چون " والا جان وثیق " وزیر فرهنگ دولت استاد ربانی، و کَر خَر وزیر کلتور اوغانی، دولت کرزی، شایستگی احراز این مقام منیع را دارد.
اما هنوز سرنوشت آقای رهین، و رسیدن او به کرسی وزارت فرهنگ در هیاهوی وکیلان مجلس نمایندگان، روشن ناگشته که دستگاه های تبلیغاتی فاشیسم، او را به عنوان چهرۀ ضد پشتون و ضد کلتور اوغانی معرفی می نمایند و از اوغان های با غیرت میخواهند مانع رسیدن او به وزارت شوند.
خوانندگان میتوانند در سایت های " بینوا"، " تول اوغان "، " غورحنگ " و " افغان جرمن " مطالب جالبی همراه با عکس در این زمینه پیدا کنند.
همان گونه که در هنگامه انتخابات نمایشی و همراه با کُنش و منش قبیلوی، در سایت افغان جرمن در مورد دکتر عبدالله عبدالله، چندین مقاله ها منتشر شد که گویا او ضمانت داده است که به مجرد رسیدن به ریاست جمهوری جنگ علنی علیه پشتون ها را اعلان کند، و بعد مقاله پشت مقاله که دکتر عبدالله مربوط کدام ملیت است، یکی نوشت او تاجیک است، دیگری گویا اشتباه نویسنده قبلی را اصلاح کرد و نوشت نخیر تاجیک نیست و از پدر پشتو ن است، سومی نوشت که هر دو به اشتباه رفته اید وقتی پدر دکتر عبدالله میخواسته با مادر او ازدواج کند دکتر عبدالله چیزی در حدود هفت سال داشته ، اما پدر اندرش که یک مرد نجیب و با غیرت پشتون بوده!!! اصلا به روی خود نیاورده و عبدالله را مثل فرزند خود بزرگ کرده!
و بالاخره شخص دیگری با نوشتن عنوان " دکتر عبدالله افغان است " گویا پاسخ سوال همگان را داد!
هیچ کسی از آن آقایون مروری بر طرح های پیشنهادی و استراتیژی دکتر عبدالله، نکرد تا با سپردن آن طرح ها و برنامه ها به دستگاه عقل نکات مثبت و منفی را بازشناخته به معرفی بگیرند.
فقط چسپیدند به ملیت و قومیت و زبان او !
عین شگرد اینک در بارۀ سید مخدوم رهین تکرار میشود با همان منطق پوچ اوغانی !
سید مخدوم رهین اگر دشمن قوم پشتون بود و کلتور ایشان را نمی پسندید پس خیلی وقتها قبل از این باید راهش را از ظاهر ، شاه سابق و اطرافیان او جدامیکرد و در دولت استاد ربانی و مسعود عهده دار وزارت فرهنگ میشد!
چونکه فاشیستان حتی اگر در بارۀ مسایل کیهانی هم مقاله بنویسند، نیش و کنایۀ باید به ربانی و مسعود بزنند! و هرجا چنین وانمود کنند که پس از حبیب الله خادم دین، این دو تن آخری دشمن پشتون ها اند!
سید مخدوم رهین در دورۀ اول حکمرانی حضرت سلطان کرزی، نیز وزیر فرهنگ بودند، و کاش فاشیستان سند و مدرکی دال بر دشمنی او علیه قوم پشتون ارایه کنند تا دیگران نیز از شک بیرون آمده برای او رای مخالف بدهند.
ولی روش فاشیستان اوغانی همانا زور گوئی، افترا و تهمت زدن است نه تکیه بر سند و مدرک و برهان و دلیل!
چون رهین، تبار پشتونی ندارد، و زبان مادریش پشتو نیست؛ پس دشمن پشتون هاست!
و نمیتواند وزیر شود. به همین سادگی!!!
بار دیگر باید پرسید، که اگر فاشیستان اوغان به آنچه در بارۀ کلتور و کلچر اوغانی، و هویت اوغانی و حضور تاریخی اوغان، میگویند باور دارند، پس چرا از وزیر شدن رهین یا هرکس دیگری می هراسند؟؟؟
از فاشیستان اوغان باید پرسید شما اگر دست توانا و گزینشگر ، هاضمۀ قوی فرهنگی و (ببخشید کلتوری) و ریشه های محکم کلتوری، چشمۀ های زاینده ادبی و زبان پربار و سیالی که خود یکی از پایه های استوار کلتور شما باشد، دارید از مخدوم رهین چرا می هراسید؟
فرهنگ را دولتها و وزارت فرهنگ برای مردم نمی سازند!
فرهنگ را مردم میسازند آنهم با مصالح و سازه های که در درون خود اجتماع موجود است.
فرهنگ ها از داد و ستد با فرهنگ های دیگر پر بار تر و پایا تر میشوند، و اگر ملتی هاضمۀ قوی فرهنگی داشت، و دست توانا و گزینشگر داشت از این داد وستد ها زیان که نمی کند هیچ، بلکه سود هم میبرد!
گاهی واژه ها را دشمن خواندن و تکفیر کردن و زمانی به دشمنی با اشخاص و افراد پرداختن، این چه فرهنگ و چه روش فرهنگیست؟؟؟
احمد ظاهر چهل سال از بام تا شام " او بانو بانو جانا " خوانده گلو پاره کرد، یک شخصیت کلتوری و غیرتی اوغان پیدا نشد که به او بگوید او جوان تو اوغان زاده هستی، بانو گفته گفته با ملت اوغان دشمنی نکن!
حالا بعد از چهل پنجاه سالی، وحدت ملی با کار برد واژۀ " بانو " به گودال نیستی فرو میریزد!
خاک برسر چنین وحدت و ملتی که تحمل چهار تا واژه و سه تا شخصیت را نداشته باشد!
"فاشيسم حل مسائل اجتماعي را با شيوه‌هاي ساده و بدون در نظر گرفتن شرايط، تحولات و مناسبات اجتماعي تبيين مي‌كند. ريشه اين ديدگاه را بايد در عدم درك فاشيستها از تنوع، پيچيدگي و تحولات جهان معاصر و عدم تسامح درباره مظاهر آن جستجو كرد. نگاه امنيتي و نظامي به همه عرصه‌هاي زندگي و كاربرد "زور" و "حذف خشونت‌بار عليه توطئه‌گران" به مثابه تنها راهبرد پيروز سخن اول گفتمان فاشيسم است؛در واقع فضائل پيشينيان فقط با اعمال زور و خشونت حفظ مي‌شود." 2
کوتاه سخن اینکه فاشیستان چون خیال میکنند، مردم و هرکسی غیر از خود شان نمی دانند در اطراف شان چه میگذرد، از یک طرف فریاد وحدت ملی و اخوت بین الااوغانی سرمیدهند، اما در عمل درست طوری عمل میکنند که سد راه هرنوع وحدت و اخوت میشوند!
"فاشيسم در جوامعي گسترش مي‌يابد كه نخبگان سنتي حاكم در برابر دگرگونيهاي اجتناب ناپذير اجتماعي كه زمينه‌‌ساز پيدايش انواع اندیشه‌ها، ارزش‌ها، نهادها و نيروهاست، احساس درماندگي مي‌كنند. به عبارت ديگر آنان، در جوامعي رشد مي‌كنند كه طبقات يا قشرهاي محافظه‌كار قديمي هنوز قدرتمندند، اما در اثر دگرگونيهاي پرشتاب و مدرن اجتماعي، در معرض تهديد قرار گرفته‌اند.
فاشيسم "محافظه‌كاري سنتي" نيست، بلكه "محافظه‌كاري انقلابي" است كه با ايجاد "وحشت سازمان يافته" و اعمال كنترل بر تمام عرصه‌هاي حيات اجتماعي اعتقاد دارد. به باور فاشيستها اعمال خشونت‌هاي نامنظم و سازمان نيافتۀ استبداد كهن پاسخگوي بالندگي ارزش‌ها، نهادها و نيروهاي عدالت‌خواه و آزادي‌طلب نيست. آنان "سنگدلي هول‌انگيز" و "نظامي كردن سياست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع" را روش حل مسائل مختلف مي‌خوانند و با به راه انداختن خشونت‌هاي خياباني و كنترل فراگير، سد محكمي در برابر اشخاص و احزاب دموكرات و منتقدان و مخالفان اقتدارگرايي ايجاد مي‌كنند.
بر اين مبنا فاشيسم را نمي‌توان "آخرين نفس‌هاي سرمايه‌داري انحصاري" خواند، بلكه بهتر است آن‌را "واپسين تلاش‌هاي محافظه‌كاري" در حفظ انحصاري قدرت و موقعيت خود ناميد. زيرا درست است كه محافظه‌كاران سنتي نه تروريست‌اند و نه توتاليتر، اما فاشيسم با سوء استفاده از هراس و نارضايتي آنان و با تكيه بر اراده، انضباط، خشونت و سخت‌كوشي رضايت و يا دست كم سكوت محافظه‌كاران سنتي را جلب مي‌كند تا ارعاب را نهادينه و كنترل‌هاي همه جانبه را توجيه نمايد. رعب و وحشتي كه فاشيستها براي حفظ ارزش‌ها و منافع محافظه‌كاران لازم مي‌خوانند."3
امیدوارم خوانندگان محترم علت العلل کارستان های فاشیسم اوغانی را از خلال همین سطور مختصر دریافته و برریش فاشیستان اوغانی خندیده باشند.
در غیر آن در همراهی و بدتر از آن هم اندیشی با این جریان خطرناک نه تنها گامی به جلو نخواهیم برداشت و از چنگال اینهمه بدبختی و فلاکت که به گونۀ تاریخی دامنگیر ما بوده، نجات پیدا نخواهیم نکرد، که سرنوشت مقدر مان به قلم باداران خارجی فاشیستان همانا برگشتن به دورۀ وحشت طالبی خواهد بود!
"فاشيستها "شهر" را مامن روحيه تسامحي پوچ‌‌انگارانه و بي‌بهره از سنت، عقيم، جايي براي كسب ثروتهاي باد‌آورده و بدون كار و زحمت، محل طبيعي رشد مكاتب انحرافي، دچار انحطاط اخلاقي، بي‌حرمتي نژادي[مذهبي] و اختلاط شيوه‌هاي زندگي مي‌خوانند و شايد به آن دليل كه در شهرهاي بزرگ صاحب راي كمتري هستند، بر فرهنگ فئودالي تاكييد مي‌كنند و "انجام وظيفه" را بر "احقاق حق" مقدم مي‌داند. در ايدئولوژي فاشيسم اشاراتي شورانگيز به قبيله‌گرائي تخيلي، بدوي و مبتني بر روحيه جنگجوئي رزمندگان عصر فئوداليته ديده مي‌شود. به همين علت طرفداران اين عقيده شبه مذهبي، همبستگي مصممانه، فداكاري قبيله خواهانه و رفتار پرخاشگرانه و ستيزه‌جويانه خلقي را تشويق مي‌كنند."4
ا. بلوط
1-2 -3 و4 فاشیسم چیست؟ فاشیست کیست؟ دوران ما
پيام‌ها
2 جنوری 2010, 08:59, توسط اسدالله آرام
جناب بلوط ! واعظان کين جلوه در محراب و منبر ميکنند! چرا شعر حافظ را دگرگون نقل کرده ايد ؟ واما اين شعر با يک نگاه و يک تفسير عام ، در باره رياکاران است، رياکاران مذهبی ؛ دکانداران دين و شعبده بازان دين که خدا و پيامبر را ابزار کار و بيزنس روزانه ساخته اند ؛ مثل خامنه ای و خاتمی و سياف و ربانی و محسنی! اين شعر به قبيله و فاشيزم چه ربطی دارد؟ شما وقتی بر کرزی ، دشنام ميدهيد ، خواننده احساس همدلی ميکند ، اما همينکه از زنباره آدمکشی چون عبدالله عبدالله تلويحا يا صراحتا ، حمايت ميکنيد ، خواننده خط فکری منحط و نوکر منشانه تانرا در می يابد و ازان پس از نوشته تان سرسری ميگذرد !بهر حال مخدوم رهين البته ضدپشتون نيست و از باند بابای ملت (!) است و حتما با همين امتياز نيز داخل کابينه کرزی شده ، مردی چاپلوس و ابن الوقت و بی مسلکی است ، ازتيپ واصف باختری ، اما دانش ادبی او کم نظير است . احترام.