بوتو و اخراج دو کارمند سازمان ملل
دو کارتون از عتيق شاهد
شنبه
29 دسامبر 2007
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
پيام‌ها
28 دسامبر 2007, 10:38, توسط شاکر
یکی از خاطرات برهان الدین ربانی را در کلپ ذیل تماشا کنید:
http://www.youtube.com/watch?v...
آنلاین : برهان الدین ربانی یکی از خاطراتش را بیان میکند
28 دسامبر 2007, 14:07
برادر محترم اگر ربانی بد است گپ جدا است لیکن اگر کسی به ریش اهانت میکند به دین اسلام اهانت کرده
28 دسامبر 2007, 14:22, توسط م و ی
ربانی بد نیست از بد بالا تر چیزی است که تا دانشمندهای جهان در جستجوی اسم این وژه هستن که برای همچو جناوران چه خطاب کنند .
ولی اهانت به ریش خوب نیست ریش این جانیها را بشرماند .
31 دسامبر 2007, 01:30
this whole clip is a propaganda machine by those who are the real enemy of afghanistan and how one can get so consciencelly low to put this type meaningless messages out.
29 دسامبر 2007, 03:00
بنیادگرایی اسلامی بسیار وحشتناک شده است وداره همه یی ما را خفه میکند
31 دسامبر 2007, 12:18, توسط عصر
روشنفکران ما همیشه یا ازین سوی بام می افتند یا از سوی دیگر. مشکل در بنیاد گرایی نیست. مشکل در بی بنیادی است. روشنفکران ما هرگز نتوانسته اند بنیاد محکمی از تفکر و اندیشه را که با سنت های ارزشمند و والای فرهنگی و دینی مردم پیوند داشته باشد بنیاد نهند. گاهی چنان کمونیست اند که لینین در کمونیست بودن شان کلک به دندان میگیرد. گاهی چنان بنیاگرا میشوند که حسن بنا را شاگردهم نمیگیرند. و زمانی هم چنان دموکرات و ضد دین و سیکیولار اند که ولتر و راسل را نمیگذارند روی دست شان آب بریزد.
مشکل ما در بی بنیادی خود ماست. ما به تمام ارزش های خودی و ملی خویش زمانی که به یک جریان حارجی مسلط وابسته شدیم، پشت پا میزنیم.
زمانی سوسیالیزم مود روز بود وروشتنفکران ما جز خود همه را کهنه فکر خواندند و روشن بودن را در نماز نخواندن، روزه نگرفتن، شرابخوردن و به احترامی به دین تعبیر میکردند.
حالا هم که ابر قدرت جهان، شعار ضد بنیاد گرایی میدهد، اینها بدون درک معانی و اهداف ضدیت ابرقدرت ها با بنیاد گرایی، به هرچه جلوهء دینی و مذهبی داشته باشد به دشمنی برخاسته اند.
آبا فهمیدن این مطلب مشکل است که طالب و القاعدهء زاده و پرداختهء خود ابرقدرت ها بوده و به اصطلاح جاده صاف کن برنام های آنها اند. آنها بنیاد گرایی را بهانه میسازند تا هم مردم به یگانه مرجع روحی و فکری خویش که اسلام باشد مراجعه نکنند، و ازسوی دیگر طالب و القاعده را مخفیانه کمک میکنند تا هرچه جنایت راست در جهان انجام دهند و به نام اسلام آنرا ختم کنند.
ربانی و سیاف آدم های مطلوبی شاید نباشند، اما دشمن مردم و کشور ما در حال حاضر نه ربانی و سیاف بلکه القاعده و باداران علنی و مخفی آنها اند.
دشمن ما کسانی اند که ما را از سلاح اعتقادات فرهنگی ما یک توسط شکل طالب و افراطگرایان دور میسازند و گاهی هم زیرنام مبارزه با بنیاد گرایی به ویرانی اعتقادات مردم میپردازند.
یک ملت بی دین، و بی فرهنگ ره جایی نخواهد برد بلکه همیشه مزدور و دست و دهن بین دیگران خواهند بود.
آنجه درکشور در مخالفت با مجاهدین صورت میگرد هدف اصلی اش ازمیان بدن میراث مشترک و مقدسی است که همهء مردم ما دران شریک اند و پایهء وجدت ملی کشور را میتواند بسازد. کوبیدن ربانی و سیاف نه به خاطر کدام جنایت وخیانت است بلکه به خاطر برداشتن بساط آنچه مربوط به جهاد، اسلام و مذهب است.
آیا روشنفکران بیریشه و پوک ما میتوانند و توانسته اند تاکنون جریان سیاسی منظمی را که بتواند مشتی از همفکران خویش رابه دور هم جمع کرده و به یک جریان سالم سیاسی مبدل بسازند؟
ناتوان ترین و معیوب ترین قشر روشنفکر در دنیا روشنفکران افغانستان اند. چرا این های بیریشه استند. اینها چشم شان به زرق و برق بیرون از کشور است. اینها به آنچه در کشور خود شان است ارزشی قایل نیستند. نه اسلام برای شان عزیز است، نه اعتقادات و فرهنگ مردم شان.
نمونه هایی این چنین روشنفکران درین سایت میتوان بسیار دید.
مشکل در بنیادگرایی نیست، مشکل در بی بنیادیست!