دروغ های حکومت اشرف غنی در رابطه با جنایات در بهسود

با اینکه دروغ های اشرف غنی و مسئولین اداره اش سالهاست که مایه تمسخر و سرگرمی مردم در داخل و خارج بوده، اما اینبار دستگاه تبلیغاتی حکومت پشتونیست می خواهد با دروغ، به لشکرکشی و حمله مسلحانه نیرو های دولتی بر مردم ملکی در حصه اول بهسود در میدان وردک مشروعیت ببخشد. ما در اینجا تعدادی از این دروغ های تبلیغاتی حکومت متعصب اشرف غنی را بازگو کرده و آنها را رد می کنیم.
اول: مسئولان حکومتی و به دنبال آن بعضی از رسانه های مزدور داخلی و خارجی معترضان ملکی حصه اول را که در مقابل ستم های سیستماتیک ومداوم حکومت های فاسد و پشتونیستی از حدود سه هفته به اینسو دست به اعتراض زده بودند "افراد مسلح غیر مسئول" نامیده، بر پیر وجوان و زن و مرد آتش گشوده و باعث کشته و مجروح شدن ده ها تن گردیده که تا حال به دلیل گروگان گرفته شدن اجساد قربانیان، زخمی ها و اسیران توسط قوماندان امنیه میدان وردک و همدستانش، شمار دقیق قربانیان و زخمی ها معلوم نیست. درحالیکه سند های بدست آمده و نشر نشده در فضای مجازی و بعضی از رسانه ها این ادعای مسئولین قانونگریز را به شدت رد کرده و حاکی از آنست که مردم به صورت مسالمت آمیز و بدون داشتن هیچ وسیله ی دفاعی در مقابل بی نظمی و زورگویی قوماندان امنیه ولایت میدان وردک دست به تظاهرت زده بودند که با آتش توپ و تفنگ ملیشه های قومی اشرف عنی تحت نام "اردوی ملی" مواجه شدند.

دوم: وارد کردن اتهامات بر جبهه مقاومت (خیزش و مقاومت خودجوش مردمی علیه ظلم و بیعدالتی ها)، اینکه گویا نیروهای این خیزش در محل حضور داشته و بر مردم خود آتش گشوده اند. در حالیکه بر همگان هویداست که جبهه مقاومت صرفا برای حفاظت از جان ومال مردم محل بصورت خودجوش ومحلی بوجود آمده و در خدمت مردمش است. نه تنها که جنایتکاران فرستاده شده ی اشرف غنی به هیچ وجه این ادعای غیر انسانی شان را ثابت نتوانسته و نمی تواند، بلکه هیچ عقل سالمی این را قبول نمی کند که نیروی خودجوش مردمی که مرامش دفاع مردمش درمقابل متجاوزین و ناقلین (کوچی ها) است، بر مردم خود، بر پدر، مادر، خواهر، برادر و یا اولاد خود آتش بگشاید. معترضان و شاهدان محل بارها گفته اند که نیروهای مقاومت در تظاهرات و محل تظاهرات حضور نداشته اند. در این تظاهرات مردم ضمن بیان خواست های مشروع و قانونی شان بصورت همه جانبه و عام و تام از جبهه مقاومت نیز حمایت می کردند. از نگاه منطقی، انسانی ودر حقیقت نیز این مردم حق دفاع از خود شان را در چارچوب یک نظم خاص داشته و دارند؛ هیچکس نمی تواند حق این مردم را برای داشتن امنیت سلب نماید.
سوم: دستگاه فاسد و متعصب اشرف غنی، بعضی از رسانه های مزدور داخلی و خارجی بطور مداوم و بیشرمانه بر حضور نیرو های فاطمیون در مناطق هزارستان و بخصوص در جبهه مقاومت پافشاری داشته و بصورت بیشرمانه بر طبلِ دوامِ ستم برهزاره می کوبند. در حالیکه نیروهای فاطمیون جزی از تشکیلات رسمی نظامی دولت ایران بوده و نیروهای شامل در این گروه هیچ ربطی به افغانستان ندارند، چی برسد به هزاره ها. در شرایط فعلی که ایران درگیر یک جنگ تمام عیار با رقبای عرب و غیر عربش است، حتا برای اهداف سیاسی خودش هیچگاه حاضر نخواهد بود که از این نیرو ها در افغانستان استفاده کند، آنهم در جایی که از نگاه جیوپولیتیکی و استراتیژیکی برای ایران هیچ اهمیتی ندارد. ایران به نیروهایش شدیدا در سوریه و عراق نیاز داشته و نیروهایش درآنجا مستقر می باشند. از طرف دیگر در حقیقت نظر به تجربه های تلخ جنگ های داخلی در افغانستان، اگر ایران یک گروه نظامی را در افغانستان حمایت کند، آن گروه نظامی هیچگاهی هزاره ها نخواهد بود؛ تاریخ گواه هست. روی این حساب، تبلیغات دروغین مسئولین دستگاه تبلیغاتی اشرف غنی و باداران بیرونی اش در مورد موجودیت جنگجو های گروه فاطمیون در بین هزاره ها صرفاً جنبه نفاق افگنی و سوء استفاده از موضوعات سیاسی و نظامیِ منطقه را داشته و رژیم فاسد پشتونیزم از آن برای مشروعیت بخشیدن به کشتارهزاره های بی گناه و صلحدوست استفاده می کند و بس. ناگفته نماند که گزارش های فراوان حاکی از حضور نیرو های پشتون وابسته به گلبدین حکمتیار در صفوف داعش در سوریه موجود می باشد که دستگاه تبلیغاتی فاشیزم پشتون سعی در کم اهمیت نشان دادن آن دارد.
چهارم: از مدت چند هفته به این سو نیرو های مزدور دستگاه اشرف غنی به بهانه معرفی نمون قوماندان حصه اول بهسود با تمام قوا و تجهیزات در منطقه رفته و با گذشت چند هفته، هنوز نه تنها که آنها کار معرفی قوماندان ولسوالی را به پایان نرسانده، بلکه باعث بی بندباری و هرج و مرج در منطقه حصه اول بهسود و مناطق نزدیک به این ولسوالی شده اند. در حالیکه این حقیقت مثل آفتاب روشن هست که دستگاه حکومتی اشرف غنی تا گلو غرق در فساد بوده و نصب و عزل ها در حقیقت صرفا معادلات تجارتی تیم پشتونی اشرف غنی در قالب یک حکومت فاشیستی میباشد. بنا بر این مردم بهسود مانند سایر نقاط هزارستان هیچ امید و انتظاری از این حکومت فاسد و متعصب برای تآمین امنیت شان که از الزامی ترین و بنیادی ترین حقوق شان است، ندارند. اما همین مردم (هزاره) نه تنها از طرف ناقلین کوچی (وطالب) که در حقیقت متحدین پشت پرده اشرف غنی و دار ودسته اش هست همیشه مورد حمله و تهاجم قرار میگیرند، بلکه از سوی حکومت فاسد کابل نیز همواره گاهی به کوچی های طالب و گاهی به طالب های کوچی فروخته و تسلیم داده می شوند. در نهایت به این نتیجه می رسیم که این فرستاده جنایتکار اشرف غنی تحت نام "قوماندان امنیه میدان وردک" نه برای معرفی قوماندان های ولسوالی ها و همکاری با مردم محل، بلکه برای سرکوب مردم محل و ازبین بردن امنیت نسبیِ که از سوی خیزش مردمی (تحت نام جبهه مقاومت) بوجود آمده، به آنجا لشکر کشی نموده است.
بصورت خلاصه باید گفت که ستم های حکومت های پشتونی و در میان شان دستگاه اشرف غنی، بر مردم هزاره و سایر گروه های غیرپشتونی به اندازه دروغ های شان زیاد اند. به این معنا که ستون اصلی حکومت های آنان همه بر اساس دروغ بنا شده و روی همین مبنا از یکی به دیگری میراث می ماند. حالا نیز جای تعجب نیست که اشرف غنی و تیمش بر مردم عادی و حامی قانون در بهسود آتش گشوده و بعد تلاش می کنند که به تمام رسانه ها و جهانیان با دروغ و نیرنگ بقبولانند که او و تیم جنایتکارش از پیگرد قانونی معاف هستند، اما ابدا.